تفسیر موضوعی قرآن کریم
برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی
گوش دادن سران قريش به قرآن
در سيره ابن هشام مى خوانيم كه سه نفر از سران قريش (ابوسفيان و ابوجهل و اخنس بن شريق) شبى از شب ها براى شنيدن آيات قرآن به صورت مخفيانه نزد خانه پيامبر (صلى الله عليه وآله)آمدند در حالى كه حضرت نماز مى خواند و آيات قرآن را تلاوت مى كرد هر كدام در گوشه اى پنهان شدند، بى آنكه ديگرى با خبر شود و تا صبح گوش به تلاوت قرآن سپردند و هنگام طلوع فجر متفرق شدند، ولى به زودى در جاده، يكديگر را ديدند و هر كدام به نحوى، ديگرى را سرزنش كرد: «ديگر اين كار را تكرار نكنيد كه اگر بعضى از سفيهان شما اين منظره را ببينند، افكارى براى آنها پيدا مى شود»! شب ديگر همين كار را تكرار كردند و صبح هنگامى كه يكديگر را مشاهده كردند همان سخنان شب قبل و همان سرزنش ها و قرارداد عدم تكرار چنين كارى را مطرح كردند، و به خانه هاى خود رفتند، اتفاقاً شب سوم نيز همين مسأله دقيقاً تكرار شد، و صبح هنگامى كه يكديگررا بار ديگر ملاقات كردند، بعضى گفتند: «ما از اينجا تكان نمى خوريم تا عهد و پيمان ببنديم و براى هميشه اين كار را ترك كنيم»، سرانجام پيمان بستند و متفرق شدند(1).
آرى جاذبه قران آنقدر زياد بود كه حتى دشمنان سر سخت در مقابل آن زانو مى زدند و اگر پرده هاى تعصب و لجاجت و علاقه به حفظ منافع شخصى، كنار مى رفت يقيناً ايمان مى آوردند.
پی نوشت:
1. سيره ابن هشام، جلد 1، صفحه 337.
|