:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

جمعه 28 مهر 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : بسا سخني كه از حمله‌ي مسلحانه كارگرتر است .
 
 
 
 

تفسیر موضوعی قرآن کریم

برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی

جمع آورى قرائن يك دليل رايج در همه علوم (مقدمه) :

برخلاف آنچه بعضى مى پندارند راه اثبات صدق دعوى نبوت تنها مسأله معجزات نيست، بلكه گاه از جمع آورى قرائن مربوط به زندگى آن پيامبر و صفات و ويژگى هاى اخلاقى و عملى او و محتواى دعوت و برنامه هايى كه به كار مى بسته، آنچنان سند روشنى مى توان تهيه كرد كه با قوى ترين معجزات برابرى مى كند، بلكه گاه از معجزات نيز پيشى مى گيرد.
اين نوع استدلال در سخنان پيشينيان نيز كم و بيش ديده مى شود هر چند به صورت يك دليل منسجم كمتر به چشم مى خورد. به همين دليل لازم است قبلاً توضيحاتى درباره آن داده شود:

امروز در علوم مختلف از اين طريق براى پى بردن به حقايق بهره زيادى گرفته مى شود، در كشف جرائم، در شناخت انواع بيمارى ها، در پى بردن به چگونگى شخصيت بزرگان پيشين در طول تاريخ، در كشف مسائلى مربوط به جهان خلقت، زمين و آسمان، گياهان و حيوانات همه از اين روش استفاده مى شود.
تفاوتى كه اين روش با مسأله استقراء كه يكى از طرق برهانى است دارد اين است كه: در استقراء بررسى روى افراد سبب مى شود كه به يك حكم كلى آشنا شويم. مثلاً تعداد دنده هاى انسان هاى زيادى را بشماريم و بعد به عنوان يك قانون كلى در كتاب ها بنويسيم كه هر انسانى داراى فلان تعداد دنده است، ولى در روش جمع آورى قرائن آثار يك موضوع خاص وبه اصطلاح جزئى حقيقى مورد بررسى قرار مى گيرد و از مجموعه آثار، پى به مؤثرى مى بريم.
به عنوان مثال هر گاه جنايتى در نقطه اى رخ مى دهد و شخصى را به عنوان متهم در دادگاه احضار مى كنند و او به كلى منكر مى شود و شاهد و گواهى نيز در ميان نيست، يك قاضى باهوش در اينجا تنها به اين قناعت نمى كند كه چون متهم منكر است و شاهدى در كار نيست بايد پرونده مختومه شود، بلكه با تحقيقات گوناگون به گردآورى قرائن مى پردازد و امور زيادى را مورد بررسى قرار مى دهد.
الف ـ سوابق متهم.
ب ـ نوع رابطه اى كه متهم با كسى كه جنايت بر او واقع شده داشته است و اين كه آيا خصومت و اختلافى در كار بوده يا نه؟
ج ـ مكان و زمان وقوع حادثه و اين كه متهم آيا مى تواند توضيح دهد كه در آن زمان كجا بوده است؟
دـ نوع سلاح يا گلوله اى كه در اين حادثه به دست آمده و آيا هرگز متهم با چنين سلاحى سر و كار داشته يا نه؟
ه ـ ملاحظه وضع بدنى متهم و شخصى كه جنايت بر او واقع شده است، كه آيا آثارى از درگيرى در بدن آنها ديده مى شود يا نه و آيا متهم توضيحى براى آن آثار دارد يا نه؟
وـ احساسى كه به متهم، هنگام مشاهده لباس مقتول و بر اثر ديدن آثار جرم دست مى دهد كه آيا هيجان زده مى شود يا آرامش خود را كاملا حفظ مى كند؟
زـ وضع روحى متهم و مقايسه آن با سابق. آيا وضع او يكسان است يا ناآرامى بر روح او حاكم شده است؟
ح ـ آيا در پاسخ به سؤالات بازپرس و قاضى گرفتار دست پاچگى، هيجان،تناقض گويى و مانند آنها مى شود يا نه؟
همچنين مسائل بسيار ديگرى كه هر چند يك به يك براى اثبات مطلبى كافى نيست ولى گاه بررسى آنها جاى هيچ گونه شك و ترديدى باقى نمى گذارد كه جرم به وسيله متهم واقع شده است و همين به قاضى قوت قلب مى دهد كه مسأله را با حوصله دنبال كند و چه بسا منتهى به اقرار طرف نيز مى شود.
بلكه مى توان گفت اقرار يك دليل ظنى است، زيرا بسيار ديده شده است كه افرادى براى فرار از چنگال مجازات، پول هنگفتى به ديگرى داده اند كه اقرار كند و او را اميدوار نموده اند كه سرانجام نجاتش مى دهند.
همچنين شهادت شهود يك دليل ظنى است، زيرا احتمال خطا يا تبانى در مورد آنها غير ممكن نيست (شك نيست كه شهادت شهود و اقرار پذيرفته مى شود، منظور اين است كه آنها در نهايت امر، دلايل ظنى مقبولى هستند در حالى كه جمع آورى قرائن در صورتى پذيرفته مى شود كه به مرحله قطعى و يقينى برسد).
در قضاوت هاى اسلامى نيز نمونه هاى روشنى از اين مسأله ديده مى شود كه گاه حتى به وسيله يك قرينه، حكمى اثبات شده است مانند: داستان اختلاف غلام و مولى در عصر اميرالمؤمنين(عليه السلام) و دستور (صورى) گردن زدن غلام و عقب كشيدن يكى از آن دو، سر خود را كه معلوم شد غلام او است.
يا داستان اختلاف آن دو زن بر سر نوزاد و دستور (صورى) شقّه كردن آن نوزاد و گذشت مادر واقعى از حق خودش كه دليل بر صدق دعوى او بود و امثال و نظاير ديگر.
به هر حال استفاده از اين روش براى رسيدن به نتايج قطعى نه تنها در مسائل قضايى بلكه در بسيارى از علوم و همچنين مسائل مختلف اجتماعى و سياسى معمول و كارساز است، و ما در مسأله اثبات نبوت انبياء به خوبى مى توانيم از اين روش استفاده كنيم و گاه تأثير آن در ايجاد اطمينان و يقين از معجزات معمولى بيشتر است.
با اين اشاره به سراغ آيات قرآن مى رويم تا ببينيم در زمينه اين دليل (به صورت كلى) چه بيانى دارد و سپس به سراغ زندگى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى رويم و قرائن مختلف را از زندگى آن حضرت گردآورى كرده براى داورى و قضاوت خوانندگان در كنار هم قرار مى دهيم.
امّا در قسمت اوّل در آيات متعددى از قرآن اشارات پرمعنايى نسبت به اين دليل ديده مى شود، از جمله:
1. آياتى كه از وجود پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) تعبير به شاهد و سراج منير (چراع پرنور) و برهان و شمس كرده است.
در آيه 45 و 46 سوره احزاب مى خوانيم: «يا اَيُّهَا النَّبِىُّ اِنّا اَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً ونَذيراً ـ و داعياً اِلَى اللهِ بِاِذْنِه وَ سِراجاً مُنيراً»: «اى پيامبر! ما تو را گواه فرستاديم و بشارت دهنده و بيم دهنده. ـ و تو را دعوت كننده به سوى خدا به فرمان او قرار داديم و چراغى روشنى بخش.»
در اين دو آيه از يك سو پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) به عنوان شاهد و گواه، معرفى شده كه طبق يك تفسير شاهد و گواه بر حقانيت خويش است، زيرا اوصاف و اخلاق و برنامه هاى سازنده و سوابق درخشان و عملكرد او گواه بر حقانيت مكتب و صدق دعوت او است.(1)
از سوى ديگر پيامبر(صلى الله عليه وآله) به عنوان چراغ روشنى بخش و نور افشان شناخته شده و مى دانيم چراغ، خود دليل بر خويشتن است و نياز به معرف ندارد، و به گفته معروف: «آفتاب آمد دليل آفتاب».
تعبير به برهان در آيه 174 سوره نساء: «يا اَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَاَنْزَلْنا اِلَيْكُمْ نُوراً مُبيناً»: «اى مردم! دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده، و نور آشكارى (كتاب آسمانى) به سوى شما نازل كرده ايم» اشاره ديگرى به اين حقيقت است.
زيرا «برهان» از ماده بَرَه (بر وزن فرح) به معناى سفيد شدن است و از آنجا كه استدلالات روشن چهره حق را آشكار و نورانى و سفيد مى سازد به آن برهان گفته مى شود و به عقيده جمعى از مفسران، منظور از برهان در اين آيه شخص پيامبر(صلى الله عليه وآله)(2) و منظور از نور، قرآن مجيد است، بنابراين وجود شخص پيامبر(صلى الله عليه وآله) به عنوان برهان معرفى شده و اين به خاطر آن است كه علاوه بر معجزات، آثار و قرائنى در وجود او است كه از حقانيت او خبر مى دهد.
همچنين در تفسير «وَالشَّمْسِ وَ ضُحيها»: «به خورشيد و گسترش نور آن در صبگاهان سوگند»(3) در روايات متعددى آمده است كه «شمس» اشاره به وجود پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و قمر اشاره به وصّى بر حق او على(عليه السلام) است.(4)
بديهى است كه براى اثبات وجود آفتاب نياز به دليلى جز همان وجود او نيست. چرا كه آفتاب تابنده و پرفروغ به محض طلوع از افق مشرق، همگان را از وجود خويش آگاه مى سازد.
گذشته از اين تعبيرات، قرآن مجيد در آيات ديگرى روى اين مسأله انگشت گذارده و به پاره اى از دلايل حقانيت پيامبر(صلى الله عليه وآله) اشاره كرده از جمله روى موضوع درس نخوانده بودن او به عنوان قرينه تكيه مى كند مثلاً در آيه 48 سوره عنكبوت مى فرمايد: «وَمَا كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلاَ تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لاَرْتَابَ الْمُبْطِلُونَ»: «تو هرگز پيش از اين هيچ كتابى نمى خواندى و با دست خود چيزى نمى نوشتى، مبادا كسانى كه در صدد (تكذيب و) ابطال سخنان تو هستند، شك و ترديد كنند.»
در اينجا قرآن نشان مى دهد كه اگر پيامبر(صلى الله عليه وآله) درس خوانده بود جاى اين بود كه كسى به شك بيفتد، آيا قرآن از سوى خود او است يا از سوى خدا؟ ولى با توجه به درس نخواندن او و فوق العادگى قرآن مجيد از جوانب مختلف نبايد جاى ترديد براى كسى باقى بماند كه اين كتاب از سوى خدا است.
البته اين تنها يك قرينه از قرائن بسيارى است كه در وجود او ديده مى شود و دليلى بر صدق دعوت او است و به درستى هر گاه مجموعه اين قرائن را در كنار هم بچينيم مسأله آفتابى تر مى شود.
تعبير به «مُبْطِلون»: «كسانى كه مى خواهند حق را باطل كنند» نشان مى دهد كه حتى اگر پيامبر(صلى الله عليه وآله) درس خوانده بود باز هم جاى اين نبود كه اين كتاب را محصول فكر او بدانيم، چرا كه از فكر و دانش بشر به يقين بالاتر است، بلكه اين امر تنها مى توانست دستاويزى براى بدخواهان و مبطلان گردد.
و نيز در آيه 16 سوره يونس مى خوانيم: «قُلْ لَوْ شَاءَ اللهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ »: «بگو: اگر خدا مى خواست، من اين (قرآن) را بر شما نمى خواندم و (خداوند) از آن آگاهتان نمى كرد، چه اين كه مدّت ها پيش از اين در ميان شما زندگى نمودم (و هرگز آيه اى نياوردم) آيا نمى فهميد؟!»
در واقع پيامبر(صلى الله عليه وآله) روى اين قرينه تكيه مى كند كه من سال ها پيش از اين در ميان شما زندگى مى كردم و هرگز اين گونه سخنان (آيات قرآن) از من نشنيده ايد، اگر اين آيات از ناحيه من بود لابد در اين مدت چهل سال چيزى بر زبانم جارى مى شد و حداقل گوشه اى از آن را از من مى شنيديد.
به گفته جمعى از روانشناسان، نبوغ فكرى و اكتشاف و ابداع مسائل تازه در انسان معمولاً از سن بيست سالگى شروع مى شود و حداكثر به 30 تا 40 سالگى مى رسد، يعنى اگر انسان تا اين تاريخ دست به ابتكار تازه اى نزند، بعد از آن غالباً منتفى خواهد بود.
اين موضوع كه امروز به عنوان يك كشف روانشناسى تلقى مى شود به يقين در گذشته تا اين حد روشن نبود، ولى غالب مردم با هدايت فطرى به اين موضوع توجه دارند كه عادتاً ممكن نيست انسان افكار خاص و مكتب و روش تازه اى داشته باشد و چهل سال در ميان قوم و ملتى زندگى كند و مطلقاً آن را بروز ندهد، و لذا قرآن مى گويد: چطور شما نمى فهميد كه اين امر امكان پذير نيست.
تكيه كردن قرآن مجيد در آيات متعددى بر امّى بودن پيامبر(صلى الله عليه وآله) نيز اشاره پرمعنايى به همين گونه قرائن است، كه يك فرد درس نخوانده چگونه ممكن است كتابى بياورد با آن محتواى بى نظير و جامعيت فوق العاده و حقايقى كه با گذشتن هزار سال و بيشتر، نو بودن خود را كاملاً حفظ كرده است و براى حل مشكلات زندگى بشر در زمينه هاى معنوى و مادى يك نسخه عالى محسوب مى شود.



پی نوشتها:

1. در تفسير ديگرى براى آيه فوق، پيامبر (صلى الله عليه وآله)به عنوان شاهد و گواه بر انبياء پيشين يا شاهد و گواه اعمال امت در قيامت معرفى شده، در حالى كه بين اين سه تفسير منافاتى نيست و مى تواند هر سه در معناى آيه جمع باشد.
2. از كسانى كه اين معنا را پذيرفته يا به عنوان يك تفسير نقل كرده اند مرحوم طبرسى در مجمع البيان و علامه طباطبائى در تفسير الميزان، و مراغى و قرطبى در تفسير خودشان (ذيل آيه مورد بحث) مى باشند.
3. سوره شس، آيه 1.
4. در تفسير برهان، جلد 4، صفحه 466 پنج حديث در اين زمينه نقل شده است البته اين تفسير منافات با تفاسير ديگر كه براى شمس وجود دارد نيست، و همه ممكن است در معناى آيه جمع باشد.

 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
  برگزاری همایش اساتید، مربیان و معلمین موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیهم السلام و نسیم رحمت رضوی
  برگزاری محفل انس با قرآن کریم در شهر افوس با همکاری مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  به وقت کلاس رباتیک
  مراسم تجلیل از رتبه اول مسابقات بین المللی کشور کرواسی و رتبه اول مسابقات تلویزیونی کشوری اسراء
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد