:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

شنبه 20 آبان 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : آن كس كه فراوان به ياد مرگ باشد در دنيا به اندك چيزي خشنود است .
 
 
 
 
تفسير موضوعي قرآن كريم

برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی


وَلىّ -  والِى - مَوْلى -  حافِظْ -  حَفیظْ -  رَقیب - مُهَیْمِن

صفات هفت گانه فوق مفاهیمى مهم و نزدیک به هم دارند و همه از صفات فعلند و لذا آنها را در یک گروه محل بحث قرار دادیم تا تفسیر آنها در پرتو یکدیگر روشن و تکمیل گردد، و در واقع بعد از مسأله خالقیت و ربوبیت این گروه از صفات جاى دارند.
در قرآن مجید به همه اینها ـ بعضى فقط یکبار و بعضى چندین بار ـ اشاره شده است به آیات زیر گوش دل فرا مى دهیم:

1. (أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ فَاللهُ هُوَ الْوَلِىُّ): «آیا آنها غیر از او را ولىّ خود برگزیدند؟! در حالى که ولىّ فقط خداوند است.»(1)

2. (وَ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ): «و جز خدا، (نجات دهنده و) سرپرستى نخواهند داشت.»(2)

3. (بَلِ اللهُ مَوْلاکُمْ): «بلکه ولىّ و پشتیبان شما، خدا است.»(3)

4. (فَاللهُ خَیْرٌ حَافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ): «خداوند بهترین حافظ، ومهربانترین مهربانان است.»(4)

5. (إِنَّ رَبِّی عَلى کُلِّ شَیْءٍ حَفیظٌ): «پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چیز است.»(5)

6. (وَ کانَ اللهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ رَقِیباً): «و خداوند مراقب هر چیز است.»(6)

7. (هُوَ اللهُ الَّذِى لا إِلهَ إِلّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ): «او خداوند یگانه اى است که معبودى جز او نیست، حاکم و مالک او ست، از هر عیب منزّه است، به کسى ستم نمى کند، امنیّت بخش است، مراقب همه چیز است.»(7)

توضیح و پیام

«وَلِىّ» از ماده «وَلاء» در اصل به معناى قرار گرفتن دو چیز در کنار هم است و سپس به معناى قرب و نزدیکى آمده، خواه از نظر مکان باشد یا نسبت خویشاوندى و یا از حیث دین و دوستى و یارى و اعتقاد.
این سخنى است که راغب در مفردات بیان کرده سپس مى افزاید: «ولایت» (با کسر واو) به معناى یارى کردن و «ولایت» (به فتح واو) به معناى سرپرستى امور است.(8)
در مقائیس اللّغه نیز ریشه اصلى این واژه همان معناى قرب شمرده است. در لسان العرب نیز «ولىّ» به معناى ناصر و «متولى» امور جهان و خلایق تفسیر شده است.
به هر حال این واژه معانى زیادى دارد ولى هنگامى که در مورد خداوند به کار برده مى شود بدون شک به معناى ولایت و سرپرستى بر امور جهان و نصرت و یارى بندگان است.
واژه «مَولى» نیز از همین ماده است و براى آن معانى بسیارى ذکر کرده اند که همگى به همان ریشه اى که در بالا گفته شد (قرب و نزدیکى) باز مى گردد.
مرحوم علاّمه امینى مجموعه معانى مختلف آن را که از کتب لغت و موارد استعمال آن به دست مى آید، بیست و هفت معنا ذکر کرده.(9)
در نهایه ابن اثیر نیز شانزده معناى از این معانى ذکر شده است.
در عبارتى تصریح مى کند که «مولى» به معناى ولى است و در این زمینه اشاره به قول عمر در برابر على(علیه السلام) مى کند که گفت: «اصبحت مولى کل مؤمن»: «تو ولى و سرپرست هر مؤمنى شده اى.»
سپس مى افزاید: بعضى گفته اند: علّت این امر آن بود که اسامه به على(علیه السلام) گفت: تو مولاى من نیستى! مولاى من رسول الله(صلى الله علیه وآله)است، پیامبر(صلى الله علیه وآله) این سخن را شنید و فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلىٌّ مَوْلاهُ»: «هرکس من مولاى اویم على مولاى او است.»(10)
از آنچه گفتیم معناى «والى» که اسم فاعل از همین ماده است نیز روشن مى شود.
بنابراین خداوند هم «ولى» است و هم «مولى» و هم «والى» او سرپرست و صاحب اختیار و حاکم و ناصر ما است و همچنین نسبت به تمام جهان هستى و همه موجودات عالم.
واژه «حافِظْ» از ماده «حفظ» معناى مشهور و روشنى دارد و آن نگاهدارى است، و به گفته مقاییس اللّغه به معناى مراعات و مراقبت کردن از چیزى است و به همین جهت به حالت غضب «حفیظه» گفته مى شود، زیرا این حالت ایجاب مى کند که انسان بیشتر مراقبت از خود نماید.
در اینجا در کتاب التحقیق تعبیر جامعى آمده که مى گوید: «حفظ» واژه اى است که به اختلاف موارد و موضوعات، معانى متفاوتى مى دهد ـ هر چند ریشه اصلى یکى است ـ گاه گفته مى شود مال را حفظ کرد یعنى از تلف شدن امانت را حفظ کرد، از خیانت نماز را حفظ کرد و از فوت شدن، فلان کس را حفظ کرد، یعنى مراقب او بود، سوگند و عهدش را حفظ کرد، یعنى از مخالفت نمودن با آن و فلان مطلب را حفظ کرد یعنى به ذهن سپرد. (به گونه اى که از میان نرود...)(11)
از اینجا معناى «حافظ» نیز روشن مى شود، البتّه از آنجا که «حفیظ» صفت مشبهه و «حافظ» اسم فاعل است، «حفیظ» معناى عمیق تر و با ثبات ترى را مى رساند. (دقّت کنید.)
به هر حال هنگامى که این وصف در مورد خداوند به کار مى رود معناى گسترده اى دارد که حفظ و مراقبت خداوند را نسبت به تمامى موجودات مادى و معنوى، آسمان و زمین، همچنین حفظ اعمال بندگان و حفظ کتب آسمانى و شرایع و حفظ پیامبران و امامان معصوم از لغزش ها، و حفظ هرگونه عهدى که نسبت به بندگانش را شامل مى شود.
به این ترتیب «حافظ» و «حفیظ» بودن خداوند مفاهیمى همچون قیومیّت را در بر مى گیرد.
اگر حفظ الهى نبود هیچ موجودى در پهنه زمینه و آسمان لحظه اى به حیات خود ادامه نمى داد، چنانکه در آیه 61 سوره انعام مى خوانیم: (وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ یُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً حَتّى إِذا جاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَ هُمْ لا یُفَرِّطُونَ): «و اوست که بر بندگان خود تسلّط کامل دارد و مراقبانى بر شما مى گمارد تا زمانى که مرگ یکى از شما فرا رسد (در این هنگام) فرستادگان ما جان او را مى گیرند و آنها (در نگاهدارى حساب عمر و اعمال بندگان) کوتاهى نمى کنند.» از این آیه به خوبى استفاده مى شود که خداوند فرشتگانى را مأمور حفظ انسان ها از حوادث و بلاها تا رسیدن اجل معین کرده است.
شبیه همین معناى در آیه 11 سوره رعد آمده، مى فرماید: (لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللهِ): «براى هر کس، مأمورانى است که پی درپی، از پیش رو و از پشت سر او را از فرمان خدا (حوادث غیر حتمى) حفظ مى کنند.» جالب این که در نهج البلاغه مى خوانیم که امیرمؤمنان على(علیه السلام)فرمود: «اِنَّ مَعَ کُلُّ اِنْسان مَلَکَیْنِ یَحْفَظانِهِ فَاِذا جاءَ الْقَدَرُ خَلَّیا بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُ»: «با هر انسانى دو فرشته است که او را حفظ مى کنند و هنگامى که مقدرات حتمى فرار رسید او را رها مى سازند»(12)
در مورد فرشتگان مراقب حفظ اعمال نیز در سوره انفطار مى خوانیم: (وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ  کِراماً کاتِبِینَ یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ): «و به یقین نگاهبانانى بر شما گمارده شده ـ والا مقام و نویسنده (اعمال نیک و بد شما) ـ که مى دانند شما چه مى کنید.»(13) بنابراین حافظ بودن خداوند به معنای وسیع کلمه هم از طریق علم و قدرت پروردگار تحقق مى یابد، هم به وسیله فرشتگانى که جهت انجام این برنامه ها مأموریت مخصوص دارند.
واژه «رَقْیبْ» چنانکه در مفردات آمده است در اصل از ماده «رقبه» به معناى گردن است سپس به افراد محافظ و مراقب اطلاق شده یا از این نظر که گردن کسى را که مورد توجّه و مراقبت آنها است حفظ مى کنند ـ گردن به خاطر این که از مهمترین اعضاى بدن است کنایه از کل وجود انسان است ـ و یا به خاطر این که گردن مى کشند و اطراف خود را نگاه مى کنند تا از خطرات آگاه گردند و لذا محلى را که چنین کسى بر آن ایستاده «مَرقَب» مى گویند.(14)
ولى در بعضى از کتب لغت عکس این معنا ذکر شده، یعنى مفهوم اصلى این واژه همان نگاهبانى و اشراف بر چیزى است، سپس به عضو مخصوص یعنى گردن از این جهت «رقبه» گفته اند که به هنگام مواظبت و نگاهبانى بوسیله چشم و گوش از حرکت گردن استفاده مى شود.(15)
در کتاب العین اصل این واژه به معناى انتظار و در مقاییس اللّغه به معناى قد بر افراشتن براى مواظبت از چیزى آمده است.
به هر حال هنگامى که این وصف در مورد خداوند ذکر مى شود به معناى حافظ و نگهدارنده اى است که هیچ چیز بر او مخفى و پوشیده نخواهد بود.(16) البتّه مراقبت خداوند نسبت به تمام جهان هستى و همه بندگان و اعمال آنها از طریق حضور او در همه جا است، نه نیازى به نگاه کردن دارد نه گردنى براى گردن کشیدن، و نه مانند آن از عوارض موجودات مادى.
واژه «مُهَیْمن» دوبار در قرآن مجید ذکر شده است یکبار در آیه 23 سوره حشر به عنوان توصیف خداوند که در بالا ذکر شد و یکبار هم در آیه 48 سوره مائده به عنوان صفتى براى قرآن مجید. در این که این واژه از کدام ریشه گرفته شده است دو نظر وجود دارد: بعضى آن را از ماده «هَیْمَنَ» که به معناى مراقبت و حفظ و نگهدارى است دانسته اند، ولى بسیارى از ارباب لغت آن را از ماده «ایمان» مى دانند که همزه آن تبدیل به هاء شده، به معناى کسى که امنیت و آرامش مى بخشد.
این واژه هنگامى که درباره خداوند به کار مى رود به معناى مراقب است و بعضى آن را به معناى شاهد و ناظر یا قیام کننده به امور خلائق تفسیر کرده اند.(17)
در مصباح کفعمى از بعضى از بزرگان در تفسیر این واژه آمده است که منظور کسى است که مراقب اعمال و سرآمد عمرها و ارزاق بندگان است(18) ولی همان گونه که گفتیم این واژه مفهوم گسترده ترى دارد.



 از مجموع آنچه در تفسیر این اوصاف هفت گانه الهى که مفاهیمى نزدیک یا ملازم یکدیگر دارند گفته شد صفحه دیگرى از معارف الهیه و صفات فعل خداوند در برابر دیدگان ما گشوده مى شود، صفحه اى که آثار تربیتیش بسیار گرانبها و پر ارزش است.
انسان ها را به نیکى ها و خوبى ها و پرهیز از هرگونه خلافکارى و زشت کارى و گناه دعوت مى کند، چرا که مى دانند خداوند در همه حال مراقب و ناظر آنها است، از حوادث سخت نمى هراسند چرا که مى دانند خداوند حافظ است.
به همین دلیل است که مى گوئیم ذکر صفات الهى در قرآن مجید دو هدف اساسى را تعقیب مى کند: یکى بالا بردن سطح معرفت انسان نسبت به خداوند و دیگري تربیت او در جنبه هاى مختلف.

پی نوشتها :

1. سوره شورى، آیه 9.
2. سوره رعد، آیه 11.
3. سوره آل عمران، آیه 150.
4. سوره یوسف، آیه 64.
5. سوره هود، آیه 57.
6. سوره احزاب، آیه 52.
7. سوره حشر، آیه 23.
8. مرحوم کفعمى در مصباح عکس این را ذکر کرده است، همچنین در نهایه ابن اثیر نیز «ولایه» را به معناى سرپرستى و «وَلایه» را به معناى نصرت و یارى کردن ذکر نموده و بعید نیست نسخه مفردات در اینجا غلط باشد.
9. رب، عمو و عموزاده، فرزند، فرزند خواهر، آزاد کننده برده، آزاد شده، برده، مالک، تابع، کسى که مورد انعام قرار گرفته، شریک، هم پیمان، صاحب، همسایه، مهمان، داماد، نزدیک، نعمت دهنده، عقید، ولى، اولى، آقا، دوست، ناصر، متصرف و سرپرست در امور (الغدیر، جلد 1، صفحه 362).
10. نهایة ابن اثیر، جلد 5، صفحه 228، ماده ولى.
11. التحقیق فى کلمات القرآن الکریم ماده «حفظ».
12. کلمات قصار، جمله 201.
13. سوره انفطار، آیه 10 ـ 12.
14. مصباح المنیر قیّومى.
15. التحقیق فى کلمات القرآن الکریم.
16. لسان العرب ماده «رقب».
17. لسان العرب، مقائیس اللغه، و نهایة ابن اثیر - در بعضى از تفاسیر از ابوعبیده که از علماء لغت است نقل شده که در کلام عرب تنها پنج اسم است که بر این وزن آمده است «مهیمن»، «مسیطر» (به معناى مسلط) «مبیطر» (دام پزشک) و «مبیقر» (کسى که راه را به سوى جلو مى گشاید) و «مخیمر» نام کوهى است. (تفسیر ابوالفتوح رازى)
18. مصباح کفعمى، صفحه 318.

                                                                                                


 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  محفل انس با قرآن کریم به مناسبت ایام بهار قرآن در محل بنیاد تعاون سپاه کشور
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
  برگزاری همایش اساتید، مربیان و معلمین موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیهم السلام و نسیم رحمت رضوی
  برگزاری محفل انس با قرآن کریم در شهر افوس با همکاری مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  به وقت کلاس رباتیک
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد