:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

جمعه 19 آبان 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : هيچ كس شوخي بيجا نكند ، جز آنكه مقداري از عقل خود را از دست بدهد .
 
 
 
 
تفسير موضوعي قرآن كريم

برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی


صادق


مقدمه :

بعد از توصیف خداوند به تکلّم، نظرها به این وصف معطوف مى شود که او در تکلّم خود صادق و راستگو است.
این وصف که از مهمترین صفات فعل است پایه اصلى اعتماد بر دعوت انبیاء را تشکیل مى دهد، چرا که اگر - نعوذ بالله - کذب و دروغ درباره او تصوّر مى شد هیچ اعتمادى نه به مسأله وحى بود و نه وعده هاى قیامت و نه خبرهایى که از معارف دینى مى دهد و یا از عوامل سعادت و خوشبختى بشر و اسباب شقاوت و بدبختى او سخن مى گوید و به تعبیر دیگر پایه هاى مسائل دینى با نفى این صفت به کلى فرو مى ریزد.
از اینجا روشن مى شود تا چه حد ایمان به صدق پروردگار در فهم حقایق دین مؤثر است.
شاید به همین دلیل است که در آیات فراوانى از قرآن مجید توصیف خداوند به صادق بودن به چشم مى خورد که با تعبیرهاى کاملاً متنوع و مختلف از این موضوع سخن گفته و از زوایاى گوناگون به این مسأله مهم توجّه شده است.
با این اشاره به قرآن باز مى گردیم و به آیات زیر گوش جان فرا مى دهیم:

1. (وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللهِ حَدیثاً).(1)

2. (وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللهِ قیلاً).(2)

3. (وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللهُ وَعْدَهُ).(3)

4. (قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ).(4)
 
ترجمه:

1. «و کیست که از خداوند راستگوتر باشد؟!»
2. «و کیست که در گفتار و وعده هایش از خدا راستگوتر باشد؟!»
3. «خداوند وعده خود را به شما (درباره پیروزى بر دشمن در اُحُد) تحقّق بخشید.»
4. «گفتند: این همان چیزى است که خدا و پیامبرش به ما وعده داده و خداو پیامبرش راست گفته اند.»

شرح مفردات:

واژه «صادق» از ماده «صدق»، به گفته راغب نقطه مقابل کذب و دروغ است و در اصل از اوصاف کلام و اخبار مى باشد که گاه صدق و گاه کذب است و گاه بالعرض در استفهام و امر و دعا نیز به کار مى رود، مثلاً کسى مى گوید: آیا فلان کس در خانه است و مفهوم ضمنى آن این است که من نمى دانم او در خانه است یا نه (و لذا گاه مى گوئیم او دروغ مى گوید: مى داند فلان کس در خانه حضور دارد.)
حقیقت صدق، مطابقت سخن با اعتقاد و واقعیت است، لذا اگر کسى سخن بگوید که با واقعیت تطبیق مى کند امّا مطابق اعتقاد او نیست، مى گوئیم دروغ مى گوید مانند گفتار منافقان که به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى گفتند:
(نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللهِ): «ما شهادت مى دهیم که به یقین تو پیامبر خدا هستى!» و قرآن مى گوید: آنها دروغ مى گویند.
گاه صدق و کذب در مورد افعال و اعمال نیز گفته مى شود و کسى که اعمالش را بر طبق وظیفه لازم انجام مى دهد صادق، و اگر برخلاف آن انجام دهد کاذب مى نامند. مثلاً کسى که در میان نبرد، حقّ جنگ را ادا کند گفته مى شود: «صَدَقَ فى الْقِتالِ» و اگر نکند مى گویند: «کَذَبَ فِى الْقِتالِ» آیه (لَقَدْ صَدَقَ اللهُ رَسُولَهُ الرُّؤْیا بِالْحَقِّ): «خداوند آنچه را به پیامبرش در رؤیا نشان داد به حق راست گفت.»(5) که در مورد تحقق خواب پیامبر (صلى الله علیه وآله) درباره فتح مکه و ورود پیروزمندانه مسلمانان در مسجد الحرام است نیز از نمونه هاى این مطلب است.(6)
واژه «صَدَقه» که در مورد اموالى که انسان به قصد قربت در راه خدا مى دهد به کار مى رود نیز به خاطر آن است که انسان با عملش، صدق اخلاص خود را ثابت مى کند، مهریه را نیز از این جهت «صَدَاق» مى گویند که دلیل عملى صدق شوهر در برابر همسر خویش است.
البتّه آنچه را راغب در مورد عناصر اصلى «صدق» گفته که باید هم مطابق با واقعیت باشد و هم موافق اعتقاد گوینده، در میان دانشمندان سخت محل کلام است، بعضى تنها موافقت با اعتقاد را کافى مى دانند و گروهى تنها مطابقت با واقعیت را شرط شمرده اند که اینجا جاى شرح آن نیست.
اینها همه در حالى است که ابن فارس در مقائیس اصل معناى «صدق» را قوّت و نیروى موجود در چیزى مى داند و اگر کلام مطابق واقع را صدق مى گویند، به خاطر قوّت آن است، لذا به نیزه محکم «رُمْحٌ صَدْق» گفته مى شود، و مهر زن را «صَدَاقْ» مى نامند چون حقّى است لازمه و داراى قوّت.
ولى آنچه در مفردات درباره ریشه اصلى این واژه گفته شده صحیح تر به نظر مى رسد.
سایر ارباب لغت نیز غالباً همین مسیر را پیموده اند.
در شرح قاموس از قول خلیل نقل مى کند که «صدق» به معناى کامل از هر چیزى است، سپس اضافه مى کند: اگر به موجودات قوى و با استقامت (مانند نیزه محکم) «صَدْق» اطلاق مى شود از همان معناى راستى و درستى گرفته شده، یعنى آنچه در وصفش از صلابت و خوبى گفته شود مطابق حقیقت است، اگر «صَدق» به معنى صُلْب و محکم بود به هر چیز محکمى صدق گفته مى شد، در حالى که چنین نیست.
«صدّیق» (با تشدید دال) به معناى کسى است که بسیار راست مى گوید یا کسى که هرگز دروغ نمى گوید و یا دروغ گفتن عملاً براى او امکان ندارد چون به راستگویى عادت کرده است، یا کسى است که در اعتقاد و سخن و عمل هر سه صادق است (اینها همه به خاطر آن است که «صدِّیق» مبالغه است و مبالغه مى تواند در یکى از جهات مختلف فوق باشد)
تعبیر به «لسان صدق» در موردى گفته مى شود که شخص از هر نظر صالح باشد و اگر مدح و ستایشى از او شود مطابق واقع است.
به هر حال توصیف خداوند به «صادق» از جهات گوناگون است:
از جهت صدق و راستى در اخبارش.
از نظر صدق در وعده هایى که در مورد پاداش نیکان و مجازات بدان داده است.
از جهت عینیّت بخشیدن به آنچه فرموده که در آیات مختلف قرآن منعکس است و در تفسیر آیه مورد بحث خواهد آمد.

تفسیر و جمع بندى

در آیه اول و دوم سخن از این است که خداوند از همه صادق تر در سخنان خود مى باشد، به صورت یک استفهام انکارى مى فرماید: «کیست که از خداوند راستگوتر باشد؟!» (وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللهِ حَدیثاً) «کیست که در گفتار و وعده هایش از خدا راستگوتر باشد؟!» (وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللهِ قیلاً)(7)
بعضى از مفسّران معتقدند که تعبیر به راستگوتر تنها از نظر کمیّت امکان پذیر است ـ کسى که در موارد بیشترى راست مى گوید ـ نه از نظر کیفیت، زیرا اگر سخن مطابق واقع باشد راست است و اگر نباشد دروغ و کم و زیادى در کیفیت آن تصوّر نمى شود.(8)
ولى حق این است که از نظر کیفیت نیز مراتب مختلفى براى صدق تصوّر مى شود و این در جایى است که واقعیّت داراى ابعاد مختلف باشد، اگر گفتار گوینده در تمام این ابعاد مطابق واقع باشد مسلّماً از کسى که تنها در قسمت قابل توجّهى مطابق واقع است راستگوتر محسوب مى شود.
مثلاً کسى فرد با ایمانى را به سَلمان تشبیه مى کند و دیگرى او را به ابوذر، مسلّماً آن کس که جهات بیشترى را در این تشبیه در نظر گرفته راستگوتر است.
این که خداوند از همه صادق تر مى باشد به خاطر آن است که دروغ یا از جهل و نادانى و بى خبرى از واقعیت ها سرچشمه مى گیرد یا از ضعف و ناتوانى و احتیاج، و چون هیچ یک از این صفات در ذات پاکش راه ندارد او از همه صادق تر است.



در سومین و چهارمین آیه، سخن از صدق خداوند در وعده هاى او است منتها در آیه اوّل از وعده الهى در مورد پیروزى بر دشمن در میدان اُحُد سخن مى گوید که بر طبق این وعده مسلمانان در آغاز پیروز شدند، ولى سستى و نافرمانى گروهى سبب شکست در پایان کار شد، مى فرماید: «خداوند وعده خود را به شما (درباره پیروزى بر دشمن در اُحُد) تحقّق بخشید» (وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللهُ وَعْدَهُ)
ولى سستى و اختلاف و نافرمانى شما در پایان سبب شکست شما شد و تقصیر از شما بود نه خلف وعده از سوى خدا.
این پاسخى است به آنها که از شکست اُحُد گِلِه داشتند و آن را بر خلاف وعده الهى مى پنداشتند.
در آیه دوم از زبان مؤمنان درباره جنگ احزاب سخن مى گوید، که آنها وقتى در برابر لشکر احزاب قرار گرفتند «گفتند: این همان چیزى است که خدا و پیامبرش به ما وعده داده و خداو پیامبرش راست گفته اند» (قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ).
در اینجا هم سخن از «صدق» خداوند است و هم رسول او که گفته او نیز گفته خدا است و وعده او، وعده پروردگار.
در این که خداوند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) چه وعده اى به مؤمنان داده بودند که به هنگام مشاهده لشکر احزاب تحقق یافت، احتمالات متعدّدى داده شده: نخست این که پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرموده بود: احزاب مشرکان بعد از نه تا ده روز به سراغ شما مى آیند، هنگامى که درست در سر موعد آنها حاضر شدند، مؤمنان این سخن را گفتند.(9)
دیگر این که خداوند در سوره بقره (آیه 214) یادآور شده بود که مسلمانان به آسانى وارد بهشت نخواهند شد مگر این که در تنگناها قرار گیرند و آزمایش شوند، لذا هنگامى که خود را در برابر آن قشون عظیم دیدند دانستند که وعده الهى تحقّق یافته و آزمایشى بزرگ در شرف انجام است.(10)
بعضى نیز گفته اند که پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مؤمنان بشارت داده بود که بعد از محاصره در چنگال احزاب بر آنها پیروز مى شوند، سپس اسلام در عالم گسترش مى یابد و قصرهاى حیره و مدائن و کسرى در اختیار مسلمین قرار خواهد گرفت.
مؤمنان هنگامى که قسمت اوّل را دیدند شاد شدند و گفتند: بشارت باد بر شما به پیروزى نهایى.(11)

توضیحات دلایل صدق خداوند

به گفته علماء عقائد تمام مسلمانان در این مسأله اتّفاق نظر دارند که خداوند صادق است، منتها اشاعره از آنجا که قائل به حسن و قبح نیستند نمى توانند این مطلب را ثابت کنند، چرا که نه دلیل عقلى آنها را به کار آید و نه در مورد بحث ما دلیل نقلى کارساز است، چرا که اگر به آیات قرآن که دلالت بر صدق خداوند دارد استناد کنند نقل کلام به خود این آیات مى شود که از کجا این آیات توأم با صدق باشد و به تعبیر دیگر استدلال به این آیات مستلزم دور است. (دقّت کنید.)
اینجا است که آنها پاسخى ندارند و از اثبات مدّعا عاجز مى مانند.
ولى از آنجا که مسأله حسن و قبح عقلى، قطع نظر از تعصب ها و کج سلیقه گى ها از مسلّمات است براى اثبات صدق خداوند بهترین راه استناد به همین مسأله است.
دروغ گفتن حتّى درباره یک انسان عادى از زشت ترین کارها محسوب مى شود، بلکه سرچشمه غالب زشتى ها است و نشانه بارزى از انحطاط شخصیت است، مسلّماً چنین کارى در مورد خداوند از هر نظر قبیح است که العیاذ بالله سخنى به دروغ گوید یا وعده اى نادرست دهد.
اگر کسى چنین احتمال نامعقولى را درباره ذات مقدّس خداوند بدهد تمام مبانى مذهبى او فرو مى ریزد، چرا که قسمت عمده این مبانى از طریق وحى گرفته شده و اگر احتمال دروغ و خلاف واقع در آن راه یابد اعتمادى بر وحى و اخبار الهى و وعده ها و وعیدها باقى نخواهد ماند و همه اعتقادات مذهبى دست خوش تزلزل و نیستى مى گردد و این امر به قدرى واضح است که نیاز به توضیح ندارد.
قبلاً نیز اشاره شد که سرچشمه هاى دروغ یعنى جهل و نیاز در ذات پاک او راه ندارد و این خود دلیل دیگرى است.

 


پی نوشتها :

1. سوره نساء، آیه 87.
2. سوره نساء، آیه 122.
3. سوره آل عمران، آیه 152.
4. سوره احزاب، آیه 22 ـ در آیات دیگرى از قرآن مجید نیز همین مفاهیم آمده است مانند سوره ذاریات، آیه 5، سوره انعام، آیه 115، سوره زمر، آیه 74، سوره فتح، آیه 27، همچنین در سوره انعام آیه 146 و سوره حجر، آیه 64 تعبیر به «انالصادقون» آمده است. 5. سوره فتح، آیه 27.                                                  
6. مفردات ماده «صدق» با تلخیص. 7. سوره نساء، آیات 87 و 122 ـ قیل و قول مصدر است.
8. روح المعانى، جلد 5، صفحه 95 (ذیل آیه 87 سوره نساء).
9. روح المعانى، جلد 21، صفحه 151.
10. تفسیر المیزان، جلد 16، صفحه 306 - این مطلب در تفسیر فخر رازى نیز اشاره آمده است.
11. تفسیر قرطبى، جلد 8، صفحه 5239.

 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  محفل انس با قرآن کریم به مناسبت ایام بهار قرآن در محل بنیاد تعاون سپاه کشور
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
  برگزاری همایش اساتید، مربیان و معلمین موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیهم السلام و نسیم رحمت رضوی
  برگزاری محفل انس با قرآن کریم در شهر افوس با همکاری مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  به وقت کلاس رباتیک
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد