:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

پنج شنبه 27 مهر 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : كسي كه مصيبت هاي كوچك را بزرگ بشمارد خدا او را به مصيبت هاي بزرگ مبتلا خواهد كرد .
 
 

  

تفسیر موضوعی قرآن کریم

برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی

خداوند حکیم است

 مقدمه :
 
جالب این که در قرآن مجید ذات پاک خداوند بیش از 90 بار به «حکیم» بودن توصیف شده است!
در بسیارى از موارد با توصیف او به «حکیم» با «عزیز» همراه است.
گاه با «خبیر»
گاه با «علیم»
گاه با «واسع»
گاه همراه «تواب»
گاه با «علىّ»
و سرانجام گاهى با «حمید» توأم گشته است.
هریک از این تعبیرات - چنانکه خواهیم دید - نکته اى را در بر دارد که وقتى با حکمت خداوند آمیخته مى شود مفهومى رساتر و جامع تر تداعى مى کند.
ولى به هر حال حکمت خداوند چیزى جز علم و دانش او نسبت به تدبیر جهان هستى و نظامات آفرینش نیست.
با این اشاره به آیات زیر گوش جان فرا مى دهیم:

1. (إِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ)(1)

2. (وَ اللهُ عَلیمٌ حَکیمٌ)(2)

3. (کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکیمٍ خَبیرٍ).(3)

4. (وَ لَوْ لا فَضْلُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللهَ تَوّابٌ حَکِیمٌ).(4)

5. (تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ)(5)

6. (إِنَّهُ عَلِىٌّ حَکِیمٌ)(6)

7. (وَ کانَ اللهُ واسِعاً حَکیماً).(7)
 
ترجمه:

1. «...خداوند توانا و حکیم است .»
2. «و خداوند دانا و حکیم است .»
3. «این کتابى است که آیاتش استوار گردیده، سپس (هر مطلبى در جایگاه خود) بیان شده و از نزد خداوند حکیم و آگاه (نازل گردیده) است.»
4. «و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نبود و این که او توبه پذیر و حکیم است (بسیارى از شما گرفتار مجازات سخت الهى مى‌شدید)!»
5. «چرا که از سوى خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است.»
6. «...که او بلند مقام و حکیم است.»
7. «...و خداوند، داراى فضل و احسان گسترده و حکیم است.»

شرح مفردات

واژه «حکیم» از ماده «حکمت» گرفته شده که به گفته کتاب العین خلیل بن احمد، عدالت و علم و حلم را مى رساند و بعضى گفته اند: این ماده در اصل به معناى منع کردن از چیزى به خاطر اصلاح آن مى باشد، یا منع کردن از ظلم ـ اولى گفته راغب در مفردات است و دومى مقائیس اللّغه ـ و به همین جهت لجام حیوان را «حکمة» (بر وزن صدمه) گفته اند، و نیز به همین جهت علم دانش را «حکمت» مى گویند چون شخص را از کارهاى خلاف باز مى دارد، و حکم کردن (حکومت) در مواردى به کار مى رود که جلوی خلاف کاری افراد را بگیرد.
لسان العرب مى گوید: «حکم» به معناى علم و فقه و داورى به حق و عدل است و به گفته صحاح اللّغة حکیم کسى است که امور را به صورت صحیح و حساب شده انجام دهد.
در نهایه ابن اثیر و لسان العرب آمده است که «حکمت» عبارت از شناخت بهترین اشیاء (و روش ها) به بهترین کیفیت است و به کسى که مصنوعات دقیق را به خوبى و درستى انجام مى دهد «حکیم» گفته مى شود. (در حقیقت مثل این است که گفته شود فلان کس بهترین باغ را با نزدیکترین راه به ما نشان داد، حکیم نیز بهترین مصنوعات را با بهترین روش ایجاد مى کند.)

 
تفسیر و جمع بندى


قدرتش با حکمتش آمیخته

این نکته جالب است که اوصافى که از خداوند در آخر آیات قرآن ذکر شده رابطه خاص و پیوند نزدیکى با محتواى آیه دارد که دقّت در آن، نکات مهمّى را بازگو مى کند. با توجّه به این مطلب به سراغ تفسیر آیات فوق مى رویم.
در نخستین آیه بعد از ذکر بخشى از دستورات مهم اسلام در زمینه امر به معروف و نهى از منکر و اقامه نماز و اداى زکات و مانند آن و ذکر شمول رحمت الهى نسبت به مطیعان مى فرماید: «خداوند توانا و حکیم است»: (إِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ).
«عزیز» از ماده «عزت» به معناى عدم مغلوبیت است و در اصل به زمین هاى صلب و سخت گفته مى شود که چیزى در آن نفوذ نمى کند، بنابراین اوصاف عزیز و حکیم اشاره به قدرت بى انتها و علم بى پایان خدا است.
جالب این که این دو واژه که در بسیارى از آیات قرآن در کنار هم قرار گرفته، غالباً در آیاتى است که از تشریع احکام و بعثت انبیاء و نزول قرآن سخن مى گوید. (مانند: آیات 129 و 209 و 228 سوره بقره و آیه 2 سوره جاثیه و آیه 2 سوره احقاف)
اشاره به این که خداوند در تشریع قوانین و نزول آیات قرآن تمام آنچه را مورد نیاز انسان ها بوده، با نهایت ظرافت و باتمام جزئیات تشریح فرموده است، چرا که او علاوه بر این که حکیم و آگاه است قدرت بر این کار را نیز دارد.
به تعبیر دیگر، بهترین قانون را کسى مى تواند تعیین کند که از همه آگاه تر و تواناتر باشد و او کسى جز خداوند نیست.
البتّه در قسمتى از آیاتى که با «عَزِیزٌ حَکیمٌ» ختم مى شود سخن از آفرینش آسمان و زمین و تسبیح موجودات براى خداوند و یا تنظیم خلقت جنین و مانند آن است. (مانند: آیه 1 سوره حدید، و آیات 1 و 24 سوره حشر و آیه 6 سوره آل عمران)
اشاره به این که نه تنها عالم تشریع که عالم تکوین همه در پرتو علم و حکمت خداوند سر و سامان یافته و نسخه کاملى از نظام احسن است.
در قسمتى دیگر، سخن از افعال خداوند مانند: قیام به قسط، آفرینش مسیح، پیروز ساختن مؤمنان در جنگ و تألیف قلوب افراد با ایمان به میان آمده و با «عَزیزٌ حَکیم» پایان یافته. (مانند: آیات 18 و 62 و 126 سوره آل عمران، و آیه 63 سوره انفال)
اشاره به این که افعال خداوند نیز همه جا از قدرت شکست ناپذیر و علم بى انتهاى او سرچشمه مى گیرد و گاه از ثواب و جزا سخن مى گوید و آن را با عزیز و حکیم پایان مى دهد. (مانند: آیه 18 سوره مائده)
اشاره به این که پاداش هاى الهى نیز همه روى حساب و حکمت است و نیز خداوند هم قادر به دادن پاداش هاى عظیمى است که به مؤمنان وعده داده، و هم گنهکاران نمى توانند از چنگال کیفر او فرار کنند.
بالاخره گاهى ذکر این دو وصف براى امیدوار ساختن مؤمنان و آرامش دادن به آنها است تا بدانند در حوادث سخت و در برابر دشمنان هرگز تنها نیستند مانند: (وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللهِ فَإِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ): «هرکس بر خدا توکل کند پیروز مى گردد چرا که خداوند توانا و حکیم است»(8) هم نیاز توکّل کنندگان را مى‌داند و هم قادر بر حمایت از آنها است.
کوتاه سخن این که خداوند به حکم عزّت و قدرتش هیچ مانع و مزاحمى در برابر اراده او وجود ندارد و از هیچ کارى عاجز نیست، او توانائى بر اداره نظام جهان و نظام تشریع و حمایت از دوستان و اولیاى خود دارد.
به حکم حکیم بودنش از تمام اسرار هستى و مصلحت و مفسده کارها و نیاز و حاجت بندگان با خبر است و این دو وصف سبب مى شود که بهترین نظام را در جهان برقرار سازد.

تمام افعالش آمیخته با حکمت است

در دومین آیه به دومین تعبیر قرآنى در این زمینه برخورد مى کنیم که علم و حکمت را با هم مى آمیزد و در کنار یکدیگر قرار مى دهد و بعد از آن که درباره گروهى از مسلمانان که گناه و ثواب را به هم آمیخته اند، مى فرماید: کارشان منوط به فرمان خدا است که آنها را عذاب کند یا ببخشد، اضافه مى کند: «و خداوند دانا و حکیم است»: (وَ اللهُ عَلیمٌ حَکیمٌ).
خداوند «علیم» است و این گروه را به خوبى مى شناسد و «حکیم» است درباره فرد فرد آنها آنچه را که شایسته است انجام مى دهد، در یک جا رحمت و در جاى دیگر عذاب، و به این ترتیب آنها را در میان خوف و رجاء که عامل تربیت انسان است نگه مى دارد.
در واقع «علیم» اشاره به شناخت موضوع است و «حکیم» آگاهى بر حکم.(9)
مسلّم است مجازات الهى یا عفو او هیچ کدام بى حساب نیست و بر پایه شایستگى هاى عملى و اخلاقى و نیّات اشخاص است.
جالب این که در چند آیه قبل از آن هنگامى که از گروه دیگرى از کسانى که گناه را با اطاعت آمیخته اند سخن مى گوید، به آنها وعده آمرزش داده و با جمله: (إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحیمٌ) آن را تأکید مى کند که متناسب با آن است و به نظر مى رسد که آن آیه درباره کسانى است که بعد از گناه به زودى توبه کرده و خود را اصلاح نموده اند، ولى گروه مورد بحث چنین نبوده اند.
در آیات فراوان دیگرى نیز همین واژه «علیم» و «حکیم» دیده مى شود و همه جا رابطه نزدیکى با محتواى آیه دارد، چرا که در بسیارى از این آیات سخن از احکام و قوانین الهى است که رابطه آن با علم و حکمت خداوند روشن است و در بعضى سخن از قوانین تکوینى است که آن نیز بدون علم و حکمت میسّر نیست، در بعضى دیگر نیز اشاره به مسأله توبه و جزا و پاداش است که عدالت در آن قطعاً نیازمند به علم و حکمت است، علم به اعمال و نیّات مردم، و حکمت در اندازه گیرى ثواب و عقاب!

او حکیم و خبیر است

در سومین آیه به تعبیر دیگرى برخورد مى کنیم که در آن «حکیم» و «خبیر» در کنار هم قرار گرفته، مى فرماید: «این کتابى است که آیاتش استوار گردیده سپس (هر مطلبى در جایگاه خود) بیان شده و از نزد خداوند حکیم و آگاه (نازل گردیده) است»: (کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکیمٍ خَبیرٍ)(10)
زمخشرى در کشّاف مى گوید: این دو وصف اشاره به دو فعلى است که در آیه آمده: یعنى استحکام قرآن و سنجیده بودن آیات آن به خاطر این است که از ناحیه شخص حکیمى صادر شده، و تبیین و تشریح آیاتش از این جهت است که از ناحیه خداوندى که از تمام کیفیّات امور خبیر و آگاه است صورت گرفته است.(11)

حکیمى است که راه بازگشت را نشان داده

در چهارمین آیه باز به تعبیر تازه اى برخورد مى کنیم و آن آمیختن واژه «حکیم» با «توّاب» است، مى فرماید: «و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نبود و این که او توبه پذیر و حکیم است (بسیارى از شما گرفتار مجازات سخت الهى مى‌شدید)!»: (وَ لَوْ لا فَضْلُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللهَ تَوّابٌ حَکِیمٌ).
این آیه بعد از آیات مربوط به لعان قرار گرفته و منظور از لعان این است که اگر مردى همسر خود را متّهم به زنا و خروج از جاده عفّت کرد و چهار شاهد براى اثبات آن نداشت، باید مطابق قانون تهمت مجازات شود و هشتاد تازیانه بخورد، ولى قرآن این حکم را از شوهر برداشته به شرط این که پنج بار با ذکر نام پروردگار سوگند خاصّى که شرح آن در آیات سوره نور آمده است یاد نماید.
در این صورت همسرش در معرض اتهام قرار مى گیرد و اگر او هم سوگندهاى پنجگانه را انجام دهد تبرئه مى شود، ولى آن دو براى همیشه بر یکدیگر حرام مى شوند.
با توجّه به این معنى، روشن مى شود که رابطه «توّاب» و «حکیم» با محتواى آیه کاملا برقرار است. او راه توبه و بازگشت را به روى طرفین باز گذاشته تا اگر یکى از آنها دیگرى را بى دلیل متّهم ساخته، مجازات تهمت را بپذیرد و به زناشوئى باز گردد و از سوى دیگر با توجّه به این که زن و شوهر از حال یکدیگر اطلاع بیشترى دارند و اقامه دلیل، براى این مسائل خصوصى غالباً ممکن نیست، خداوند با احکام حکیمانه مربوط به لعان، حق دو همسر و حقّ فرزند را تعیین کرده و حریم ازدواج را از هرگونه آلودگى پاک نگه داشته است. (شرح این معنا را با دقّت در احکام لعان که در کتب فقهى آمده است به خوبى مى توان دریافت.)

او حکیم و حمید است

در پنجمین آیه توصیف «حکیم» در کنار «حمید» دیده مى شود، ضمن اشاره به عظمت قرآن مجید مى فرماید: «هیچ گونه باطلى، نه از پیش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى آید چرا که از سوى خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است.»: (لایَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ).
درباره معناى «باطل» و همچنین جمله (مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ): «از پیش رو و پشت سر» تفسیرهاى متعدّدى گفته اند، ولى ظاهر این است که باطل هر چیزى را که موجب ابطال و از ارزش افتادن این کتاب آسمانى گردد شامل مى شود، و جمله (مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ) کنایه از تمام جهات است، یعنى از هیچ ناحیه اى، نه از نظر لفظ و نه از نظر معنا، نه کتب پیشین و نه سخنان آینده، گرد و غبار بطلان بر دامان این کتاب بزرگ آسمانى نمى نشیند.
دلیل آن هم این است که نازل کننده آن خداوند حکیمى است که از همه اسرار و رموز آفرینش انسان و جهان آگاه است و هدف این بوده که با نزول این کتاب انسان را مشمول بزرگ ترین نعمت خود قرار دهد، نعمتى که شایسته هرگونه حمد است و به همین دلیل توصیف «حمید» بعد از «حکیم» آمده.
بنابراین چنین کتابى ممکن نیست با گذشت زمان، نقطه ضعفى در آن پیدا شود و یا کسى قادر بر تحریف و تبدیل و تغییر آن باشد.

او حکیمى والا مقام است

در ششمین آیه بعد از اشاره به مسأله وحى و ارتباط پیامبران با ذات پاک خداوند از طرق مختلف (الهام قلبى، سخن گفتن به وسیله ایجاد امواج صوتى، فرستادن پیک وحى) مى فرماید: «چرا که او بلند مرتبه و حکیم است»: (إِنَّهُ عَلِىٌّ حَکِیمٌ).
علوّ او ایجاب مى کند که ارتباطى جز از طرق ذکر شده با بندگان که موجودات جسمانى و مخلوقات امکانى هستند، رابطه اى برقرار نسازد و حکمت او ایجاب مى کند که وحى نازل شده مملو از معارف و تعالیمى که راه گشاى انسان به سوى قرب خدا و سعادت است باشد.
از اینجا روشن مى شود که رابطه تنگاتنگى میان این دو وصف ـ علىّ و حکیم ـ و محتواى آیه وجود دارد.

دستور جدائى نیز مطابق حکمت است

بالاخره در هفتمین و آخرین آیه مورد بحث بعد از آن که اجازه جدائى مرد از زن به هنگام ناسازگارى مى دهد، آنها را نسبت به زندگانى آینده خود امیدوار مى سازد تا مأیوس نشوند و گرد کار خلافى نروند، مى فرماید. «و اگر ـ راهى براى اصلاح در میان خود نیابند و ـ از هم جدا شوند، خداوند هر کدام از آنها را با گشایش و فضل خویش بى نیاز مى‌کند، و خداوند داراى فضل و احسان گسترده و حکیم است»: (وَ إِنْ یَتَفَرَّقا یُغْنِ اللهُ کُلاًّ مِنْ سَعَتِهِ وَ کانَ اللهُ واسِعاً حَکیما).
از یک سو به آنها مژده غنا و بى نیازى به برکت فضل و کرمش مى دهد ـ که این مناسب با توصیف خداوند به «واسع» است و از سوى دیگر طلاق را تشریع کرده، اجازه جدائى زن و مرد را در شرایط خاصّى داده است ـ و این مقتضاى حکیم بودن او است، چرا که اگر در قانون خود - همچون قوانین ساختگى مسیحیّت امروز - طلاق را تشریع نمى کرد کار دو همسر در موارد ضرورت جدائى به بن بست مى کشید و آنها را در جهنّمى سوزان که راه نجاتى از آن نبود گرفتار مى ساخت و زمینه هرگونه انحراف اخلاقى و جنایات و تضییع حقوق دو طرف و فرزندان آنها مى شد.

 نتیجه بحث

از مجموع آیات فوق، به خوبى استفاده مى شود که حکمت خداوند که یکى از شاخه هاى علم او است بیانگر این حقیقت است که عالم هستى در تمام ابعادش براساس نظم و حساب دقیق و قوانین موزون و منسجم برپا شده و «افعال الله» در تمام ابعادش، قرین با حکمت است و این همان چیزى است که از آن گاهى به «نظام احسن» تعبیر مى شود.
همین نظام احسن، در عالم تشریع و قانون گذارى و احکام شرع نیز پیاده شده و در تشریع این قوانین و احکام، اسرار و فلسفه هایى وجود دارد که فقط خداوند حکیم از آن آگاه است و گوشه اى از آن را نیز به ما ارائه فرموده است.

 توضیحات

1. دلیل بر حکمت خداوند

توصیف خداوند به وصف «حکیم»، نه تنها در ده ها آیه قرآن مجید آمده است بلکه با دلایل عقلى نیز قابل اثبات است.
زیرا همان گونه که قبلاً اشاره کردیم، «حکیم» به کسى گفته مى شود که افعال خود را به بهترین وجه، از نزدیک ترین راه انجام مى دهد و از هرگونه کار نادرست و ناموزون و خلاف پرهیز مى کند، در حقیقت «حکمت» بیشتر ناظر به جنبه هاى عملى است در حالى که علم ناظر به جنبه هاى نظرى مى باشد.
بنابراین تمامى دلایلى که براى «علم» خداوند اقامه مى شود، وصف «حکیم» بودن او را نیز اثبات مى کند. ولى باید به این نکته توجّه داشت که: توصیف خداوند به حکیم بودن با توصیف انسان به این صفت بسیار متفاوت است. انسان حکیم کسى است که اعمالش با قوانین عالم هستى هماهنگ باشد، ولى وقتى مى گوئیم خداوند حکیم است مفهومش این است که قوانینى ایجاد کرده و بنیان نهاده که مصداق نظام احسن است، به تعبیر دقیق‌تر، خدا ایجاد قانون مى کند و ما پیروى از قانون.
از سوى دیگر، یک نگاه به جهان هستى از منظومه ها و ستارگان و کواکب گرفته تا ساختمان اتم، و از موجودات زنده تک سلّولى تا حیوانات غول پیکر و درختان عظیم، براى پى بردن به حکمت آفریدگار آنها و بانى این بناى باشکوه کافى است.
اصولاً تمام کتاب هایى که درباره علوم طبیعى و فیزیک و شیمى و تشریح و فیزیولوژى و گیاه شناسى و حیوان شناسى و علم هیئت و نجوم نوشته شده همگى شرح حکمت خدا است و به گفته دانشمندان تمام این علوم در واقع یک ورق از کتاب قطور اسرار عالم هستى است، این خود بهترین دلیل بر حکمت او است.
به تعبیر دیگر، برهان نظم همان گونه که وجود خداوند را ثابت مى کند، علم و حکمت او را به اثبات می رساند.
جالب این که در روایات اسلامى، از جمله روایت معروف توحید مفضّل اشارات پر قیمت فراوانى به حکمت خداوند در آفرینش انسان و حیوان و پرندگان و ماهیان و آسمان و خورشید و ماه و ستارگان، آب و آتش، معادن و گیاهان و درختان و غیره آمده است که همه توضیحى است براى آنچه در بالا ذکر شد.

 آثار تربیتى شناخت حکمت خداوند

غالباً به صفات خداوند از بُعد معرفة الله نگاه مى شود، مسلّماً این در جاى خود صحیح است. ولى قرآن مجید، نکته ظریف دیگرى در اینجا به کار برده و آن این که غالباً براى تربیت انسان روى این اوصاف تکیه مى کند که نمونه هاى آن در آیات فوق منعکس است. بنابراین باید ما هم به پیروى از این کتاب آسمانى، شناخت صفات خدا را پایه اى براى تهذیب نفوس و تکمیل عقول قرار دهیم.
توجّه به حکیم بودن خداوند آثار و بازتاب هاى زیر را در انسان دارد:
الف: توجّه به «حکمت» او مى تواند در پیشرفت هاى علمى انسان و آگاهى او نسبت به اسرار جهان هستى اثر عمیقى بگذارد و به علم و دانش بشرى عمق و شتاب و سرعت بیشترى ببخشد.
زیرا وقتى ما بدانیم که این بناى با شکوه و عظیم را معمار چیره دستى ساخته و در جاى جاى آن اسرار حکمت به کار برده، هرگز از کنار موجودات و حوادث جهان، بى تفاوت نمى گذریم و هر پدیده اى را به عنوان یک موضوع قابل توجّه، مورد بررسى قرار مى دهیم تا آنجا که از افتادن یک سیب از درخت و مانند آن مى توانیم قانون پر اهمیّت جاذبه عمومى و قوانین مهم دیگر را کشف کنیم.
اگر تعجب نکنید یکى از دانشمندان معاصر (انیشتین) معتقد است که پیشگامان علوم و مکتشفان بزرگ، همگى داراى نوعى ایمان به مبدأ علمى و حکمت آفرینش بوده اند و همان به تلاش هاى آنان عمق و وسعت بخشیده است.
ب- توجّه به حکمت خداوند در تشریع و قانون گذارى مشکلات اطلاعات آنها را آسان مى سازد و تحمّل شدائد را در راه امتثال اوامر او لذت بخش مى نماید، چرا که مى داند تمام این برنامه ها و دستورات از سوى آن حکیم بزرگ است، اگر داروى تلخى تجویز کرده داروئى است حیات بخش و اگر کار پر مشقّتى را تکلیف نموده، سرانجام راحت آفرین و تکامل دهنده است.
ج- توجّه به این وصف به انسان در برابر مصائب و حوادث ناگوار مقاومت و توان و صبر و شکیبایى مى بخشد، چرا که مى داند هیچ یک از اینها بى حساب نیست و همین احساس او را براى غلبه بر مشکلات که گاهى تصوّر آن انسان را از پاى در مى آورد یارى مى دهد، زیرا مى دانیم نخستین شرط براى غلبه بر حوادث داشتن روحیه بالا است و این در سایه معرفت حکمت خداوند امکان پذیر است.
د- مى دانیم برترین مقام پر افتخار براى انسان، پیمودن راه قرب خدا است و قرب خدا جز از طریق تخلّق به اخلاق و اقتباس پرتوى از صفات او امکان پذیر نیست. توجّه به حکیم بودن خدا انسان را دعوت مى کند که به سوى علم و حکمت روى آورد و متخلّق به اخلاق او گردد، و شاید به همین دلیل قرآن مجید از حکمت به خیر کثیر (نیکى فراوان) یاد کرده و مى فرماید: (یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً)(12)
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اَلْحِکْمَةُ ضِیاءُ الْمَعْرِفَةِ وَ میراثُ التَّقْوى وَ ثَمَرةُ الصِّدْقِ وَ ما اَنْعَمَ اللهُ عَلَى عَبْد مِنْ عِبادِهِ نِعْمَةً اَنْعَمَ وَ اَعْظَمَ وَ اَرْفَعَ وَ اَجْزَلَ وَ ابْهى مِنَ الْحِکْمَةِ»: «حکمت روشنایى معرفت و میراث تقوا و میوه پر بار راستى است و خداوند نعمتى پر مایه تر و بزرگ تر و برتر و فزون تر و زیباتر از حکمت به کسى نبخشیده است.»(13)
این بیان را با سخنى از مرحوم علامه مجلسى(ره) که روشنگر بحث هاى گذشته مخصوصاً بحث اخیر است پایان مى دهیم.
او در تفسیر «حکمت» از دانشمندان چنین نقل مى کند که گفته اند: حکمت تحقق یافتن علم و درستى عمل و راستى گفتار و اطاعت پروردگار و آگاهى از دین و آنچه ارزش انسان را بالا مى برد، یا او را از زشتى ها باز مى دارد و خلاصه آنچه موجب صلاح کار دنیا و آخرت او است مى باشد.(14)

 


پی نوشتها :

1. سوره توبه، آیه 71.
2. سوره توبه، آیه 106.
3. سوره هود، آیه 1.
4. سوره نور، آیه 10.
5. سوره فصلت، آیه 42.
6. سوره شورى، آیه 51.
7. سوره نساء، آیه 130 و چنانکه گفتیم واژه «حکیم» بیش از نود بار در قرآن مجید در آیات مختلف آمده ولى آیاتى که در بالا ذکر شد شامل تمام تعبیرات مختلفى است که در این زمینه آمده است.
8. سوره انفال، آیه 49.
9. در تفسیر فخررازى، جلد 16، صفحه 192 و تفسیر روح المعانى، جلد 11، صفحه 16 اشار کوتاهى به این مطلب آمده است.
10. جار و مجرور در جمله «مِن لَّدن حَکیمٍ خَبیرٍ» ممکن است متعلّق به «اُحکِمَت ثم فُصِّلَت» باشد، بنابراین مفهوم آیه این است که استحکام و تبیین آیات قرآن از سوى خداوند حکیم و خبیر است، و نیز ممکن است متعلّق به محذوفى مانند «انزلت» باشد، و مفهومش این است: چنین کتابى از سوى خداوند حکیم و خبیر نازل شده. (دقّت کنید.)
11. تفسیر کشّاف، جلد 2، صفحه 377.
12. سوره بقره، آیه 269.
13. بحارالانوار، جلد 1، صفحه 215، حدیث 26.
14.همان مدرک.


 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
  برگزاری همایش اساتید، مربیان و معلمین موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیهم السلام و نسیم رحمت رضوی
  برگزاری محفل انس با قرآن کریم در شهر افوس با همکاری مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  به وقت کلاس رباتیک
  مراسم تجلیل از رتبه اول مسابقات بین المللی کشور کرواسی و رتبه اول مسابقات تلویزیونی کشوری اسراء
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد