تفسیر موضوعی قرآن کریم
برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی
آيا امامت از اصول است يا از فروع؟
از آنچه در بحث قبل گفته شد پاسخ اين سؤال روشن است; زيرا ديدگاه ها در مسأله «امامت» مختلف است، «فضل بن روزبهان» از علماى متعصب اهل سنت نويسنده «نهج الحق» كه «الحقاق الحق » پاسخى بر آن است، چنين مى گويد: « اِنَّ مَبْحَث الاِمامَة عِنْدَ الاَشاعِرَة لَيْسَ مِنْ اُصُول الدّيانات و الْعَقايِد بَلْ هِىَ عِنْدَ الاَشاعِرَة مِنَ الْفُرُوع المُتَعَلَّقَة بِاَفْعال الْمُكَلِّفين »: «مبحث «امامت» نزد اشاعره، از اصول دينى و اعتقادى نيست، بلكه نزد آنان از فروع متعلق به افعال مكلفين است». (1)
ساير فرق اهل سنت نيز اين نظر تفاوتى با اشاعره ندارند; چرا كه همه آن را يكى از وظايف عملى مى شمرند كه به خود مردم واگذار شده است.
تنها شيعه و پيروان مكتب اهلبيت(عليهم السلام) و افراد كمى از اهل سنت مانند قاضى بيضاوى، و جمعى از پيروان او، آن را از اصول دين شمرده اند. (2)
دليل آن روشن است، زيرا «امامت» نزد آنان يك منصب الهى است كه بايد از سوى خدا تعيين شود، ويكى از شرايط اصلى آن معصوم بودن است كه هيچ كس جز خدا از آن آگاه نيست، و اعتقاد به امامان، همانند اعتقاد به پيامبر(صلى الله عليه وآله) كه پايه گذار اصلى شريعت است، لازم است، ولى با اين حال اين سخن به آن معنى نيست كه اماميه مخالفان خود را در «امامت» كافر بدانند; بلكه آنها تمام فرق مسلمين را مسلمان مى شمرند و همچون يك برادر اسلامى به آنها نگاه مى كنند، هر چند عقيده آنها را در مسأله «امامت» نمى پذيرند، از اين رو گاهى اصول پنجگانه دين را به دو بخش تقسيم كرده سه اصل نخستين، يعنى اعتقاد به خدا، و پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)، و معاد را، اصول دين، و اعتقاد به امامت و امامان، و مسأله عدل الهى را اصول مذهب مى داند. اين سخن را با حديثى از امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) كه الهام بخش پيروان مكتب اهلبيت(عليهم السلام)در مسأله «امامت» است پايان مى دهيم.
اِنِّ الاِمامَةَ زَمامُ الدّينِ وَ نَظامُ المُسْلِمينَ وَ صَلاحُ الدُّنيا وَ عَزِّ المؤمنينَ، اِنَّ الاِمامَةِ اُسُّ الاِسْلام النّامى و فَرعُهُ السّامى، بِالاِمامِ تَمامُ الصَّلاة وَالزَّكات وَالصَّيامَ و الْحجّ وَالْجَهاد وَ تَوْفيرُ الفيْئوَ الصَّدَقات و إِمضاءُ الْحُدود وَالاَحْكام، وَ مَنْعُ الثُّغُور و الأطْراف، اَلاِمامُ يَحِلُّ حَلالَ الله، وَ يَحْرُمُ حَرامَ الله، وَ يُقيمُ حُدُودَالله، وَ يَذُبُّ عَنْ دينِ الله، وَ يَدْعوا إَلى سَبيلِ ربَّه بِالحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَالحُجَّةِ الْبالِغَةِ (3):
««امامت» زمام دين و نظام مسلمين، و صلاح دنيا و عزّت مؤمنان است; امامت اساس اسلام بارور، و شاخه بلند آن است; با امام، نماز و زكات و روزه و حج و جهاد كامل مى شود، و اموال بيت المال و انفاق به نيازمندان فراوان مى گردد; و اجراى حدود و احكام، و حفظ مرزها و جوانب كشور اسلام به وسيله امام صورت مى گيرد. امام، حلال خدا را حلال، و حرام خدا را حرام مى شمرد (و تحقق مى بخشد) و حدود الهى را برپا مى دارد; و از دين خدا دفاع مى كند، وبه سوى پروردگارش به وسيله دانش و اندرز نيكو و دليل رسا و محكم دعوت مى كند».
پی نوشتها :
1. احقاق الحق، جلد 2 صفحه 294 ـ دلائل الصدق، جلد 2 صفحه 4.
2. دلائل الصدق، جلد 2، صفحه 8.
3. اصول كافى، جلد اول، صفحه 200.