|
سخنان گهربار امام حسين (عليه السلام)
|
1- مَن لَم یَكُن لاحَدٍ عائِباً لَم یعدَم مَعَ کُلّ عائبٍ عاذِراً
آن که کسی را عیب نکند، در برابر هر عیب جو عذر آورنده ای بیابد.
کلمات الامام حسین (ع ) ص 771
|
2- شُکرُکَ لِنِعمةٍ سالِفةٍ یَقتَضی نِعمةً آنفةً
سپاس تو در برابر نعمت گذشته، زمینهی نعمت آینده را فراهم میآورد.
عیون الحکم والمواعظ: ص 291
|
3- لَو لا ثَلاثۀٌ ما وَضَعَ ابنُ آدَمَ رأسَهُ لِشَیءٍ: الفَقرُ و المَرَضُ والمَوتُ
اگر سه چیز نبود، آدمیزاده در برابر هیچ چیز سر فرود نمیآورد: ناداری و بیماری و مرگ.
معدن الجواهر: ص 36
|
4- لا تَصِفَنَّ لِمَلِکٍ دواءً، فَانّه ان نَفَعَهُ لَم یَحمَدکَ، وَ ان ضَرَّهُ اتَّهَمَکَ
برای حاکم، داروئی توصیف مکن که اگر وی را سود رساند، تو را نستاید و اگر بدو زیان
رساند، تو را متّـهم می کند.
اعلام الدین: ص 298
|
5- إنَّ
قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَ إنَّ قَوْماً
عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ
عِبادَةُ الْعَبْيدِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا
اللهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَ هِيَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ
همانا
عدّهاي خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوي بهشت عبادت ميكنند كه آن
يك
معامله و تجارت خواهد بود و عدّه اي ديگر از
روي ترس خداوند را عبادت و ستايش ميكنند
كه همانند عبادت و اطاعت نوكر از
ارباب باشد و طائفه اي هم به عنوان شكر و سپاس از
روي معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستايش مينمايند; و اين نوع، عبادت آزادگان
است
كه بهترين عبادات ميباشد.
بحارالأنوار، ج 75، ص 117، ح 5
|
6- قيلَ: مَا الْفَضْلُ؟ قالَ -عليه السلام- : مُلْكُ
اللِّسانِ، وَ بَذْلُ الاْحْسانِ، قيلَ: فَمَا
النَّقْصُ؟ قالَ: التَّكَلُّفُ لِما
لا يُعنيكَ
از امام حسين -عليه السلام- سؤال شد كرامت و فضيلت
انسان در چيست؟ حضرت در
پاسخ فرمود: كنترل و در اختيار داشتن زبان و سخاوت داشتن،
سؤال شد نقص انسان در
چيست؟ فرمود: خود را وا داشتن بر آنچه كه مفيد و سودمند
نباشد.
مستدرك الوسائل، ج 9، ص 24، ح 10099
|
7- النّاسُ عَبيدُالدُّنْيا، وَ الدّينُ
لَعِبٌ عَلي ألْسِنَتِهِمْ، يَحُوطُونَهُ ما دارَتْ بِهِ مَعائِشَهُمْ،
فَإذا
مُحِصُّوا بِالْبَلاء قَلَّ الدَّيّانُونَ
افراد جامعه
بنده و تابع دنيا هستند، و مذهب، بازيچه زبانشان گرديده است و براي إمرار
معاش خود،
دين را محور قرار داده اند، پس
اگر بلائي
انسان را تهديد كند، خواهي ديد كه
دين داران واقعي كمياب خواهند شد.
محجّة البيضاء، ج 4، ص 228
|
8- إعْمَلْ عَمَلَ رَجُل يَعْلَمُ
أنّه مأخُوذٌ بِالاْجْرامِ، مُجْزي بِالاْحْسانِ
كارها و أمور
خود را همانند كسي تنظيم كن و انجام ده كه ميداند و مطمئن است كه در
صورت
خلاف تحت تعقيب قرار ميگيرد و مجازات خواهد شد. و در صورتي كه كارهايش
صحيح باشد پاداش خواهد گرفت.
بحارالأنوار، ج 2، ص 130، ح 15
|
9- عِباداللهِ! لا تَشْتَغِلُوا
بِالدُّنْيا، فَإنَّ الْقَبْرَ بَيْتُ الْعَمَلِ، فَاعْمَلُوا وَ لا تَغْعُلُوا
اي بندگان خدا،
خود را مشغول و سرگرم دنيا ـ و تجمّلات آن ـ قرار ندهيد كه همانا قبر،
خانه اي است كه تنها عمل ـ صالح ـ در آن مفيد و نجات بخش ميباشد،
پس مواظب
باشيد كه غفلت نكنيد.
نهج الشّهادة، ص 47
|
10- لا تَقُولَنَّ في أخيكَ
الْمُؤمِنِ إذا تَواري عَنْكَ إلاّ مِثْلَ ما تُحِبُّ أنْ يَقُولَ فيكَ إذا
تَوارَيْتَ عَنْهُ
سخني ـ كه
ناراحت كننده باشد ـ پشت سر دوست و برادر خود مگو، مگر آن كه دوست
داشته باشي كه
همان سخن پشت سر خودت گفته شود.
بحارالأنوار، ج 75، ص 127، ح 10
|
11- مَنْ لَبِسَ ثَوْباً يُشْهِرُهُ
كَساهُ اللهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ثَوْباً مِنَ النّارِ
هركس لباس شهرت
- و انگشت نما از هر جهت - بپوشد، خداوند او را در روز قيامت
لباسي از آتش
ميپوشاند.
الكافي، ج 6، ص 445، ح 4
|
12- إنَّ شيعَتَنا مَنْ سَلِمَتْ
قُلُوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غِشٍّ وَ غِلّ وَ دَغَل
شيعيان و پيروان
ما ـ اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) ـ آن كساني هستند كه
أفكار و درون
آن ها از هر گونه حيله و نيرنگ و عوام فريبي سلامت و تهي باشد.
تفسيرالإمام العسكري - عليه السلام -، ص 309، ح
154
|
13- مَنْ طَلَبَ رِضَي اللهِ
بِسَخَطِ النّاسِ كَفاهُ الله اُمُورَ النّاسِ، وَ مَنْ طَلَبَ
رِضَي النّاسِ
بِسَخَطِ اللهِ وَ كَّلَهُ اللهُ إلَي النّاسِ
هركس رضايت و
خوشنودي خداوند را ـ در أمور زندگي ـ طلب نمايد گرچه همه افراد از او
رنجيده شوند،
خداوند مهمّات و مشكلات او را كفايت خواهد نمود. و كسي كه رضايت و
خوشنودي مردم را
طالب گردد گرچه مورد خشم و غضب پروردگار باشد، خداوند أمور اين
شخص را به مردم
واگذار ميكند.
أمالي شيخ صدوق، ص 167
|
14- مَنْ عَرَفَ حَقَّ أَبَوَيْهِ
الاْفْضَلَيْنِ مُحَمَّد وَ عَلي، و أطاعَهُما، قيلَ لَهُ: تَبَحْبَحْ في
أيِّ
الْجِنانِ شِئْتَ
هر شخصي كه حقّ
والدينش محمّد (صلي الله عليه وآله وسلم)، و علي ( عليه السلام )
را كه با شرافت و
با فضيلت ترين انسان ها هستند، بشناسد و از
ايشان تبعيّت و اطاعت
كند; در قيامت به او خطاب ميشود: هر قسمتي از بهشت را
كه خواستار باشي،
ميتواني انتخاب كني و در آن وارد شوي.
نهج الشّهادة، ص 293
|
15- لا يَكْمِلُ الْعَقْلُ إلاّ
بِاتّباعِ الْحَقِّ
بينش و عقل و
درك انسان تكميل نميگردد مگر آن كه از حقايق،
تبعيّت و پيروي كند.
بحارالأنوار، ج 75، ص 127، ح 11
|
16- مَنْ حاوَلَ أمْراً بِمَعْصِيَةِ
اللهِ كانَ أفْوَتُ لِما يَرْجُو وَ أسْرَعُ لِمَجييءِ ما يَحْذَرُ
هركس از روي
نافرماني و معصيتِ خداوند، كاري را انجام دهد، آنچه را آرزو دارد سريع تر از
دست مي دهد و به آنچه هراسناك و بيمناك ميباشد مبتلا ميگردد.
وسائل الشّيعة، ج 16، ص 153، ح 3
|
17- مَنْ والانا فَلِجَدّي (صلي الله
عليه وآله وسلم) والي، وَ مَنْ عادانا فَلِجَدّي
عادي
هر كه ما را
دوست بدارد و پيرو ما باشد، پس دوستي و محبّتش به جهت جدّم رسول خدا
(صلي الله
عليه وآله وسلم)ميباشد. هركس با ما دشمن و كينه توز باشد، پس دشمني
و مخالفت
او به جهت جدّم رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) خواهد بود.
ينابيع المودّة، ج 2، ص 37، ح 58
|
18- مَنْ نَفَّسَ كُرْبَةَ مُؤْمِن،
فَرَّجَ اللهُ عَنْهُ كَرْبَ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ
هركس
گره اي از مشكلات مؤمني باز كند، خداوند متعال مشكلات
دنيا و آخرت او را اصلاح
مينمايد.
مستدرك الوسائل، ج 12، ص 416، ح 13
|
19- إنَّ الْغِني وَ اْلِعزَّ خَرَجا
يَجُولانِ، فَلَقيا التَّوَكُلَّ فَاسْتَوْطَنا
عزّت و
بي نيازي ـ هر دو ـ شتاب زده به دنبال پناهگاهي ميدويدند، چون به توكّل
برخورد
كردند، آرامش پيدا نموده و آن را پناهگاه خود قرار دادند.
مستدرك الوسائل، ج 11، ص 218، ح 15
|
20- إنَّ اَعْمالَ هذِهِ الاُْمَّةِ
ما مِنْ صَباح إلاّ و تُعْرَضُ عَلَي اللهِ تَعالي
همانا ـ نامه
كردار و ـ أعمال اين امّت، در هر صبحگاه بر خداوند متعال عرضه ميگردد.
بحارالأنوار، ج 70، ص 353، ح 54
|
21- سَبْعَةُ أشْياء لَمْ تُخْلَقْ في
رَحِم: فَأوّلُها آدَمُ (عليه السلام)، ثُمَّ حَوّاء، وَالْغُرابُ،
وَ
كَبْشُ إبْراهيم(عليه السلام)، وَ ناقَةُ اللهِ، وَ عَصا مُوسي (عليه السلام)، وَ الطَّيْرُ
الَّذي خَلَقَهُ عيسي بْنُ مَرْيَم (عليهما السلام)
امام حسين (عليه السلام) ضمن جواب سؤال هاي
پادشاه روم، فرمود: آن هفت موجودي
كه بدون خلقت در رحم مادر، آفريده شدهاند،
عبارتند از: حضرت آدم (عليه السلام) و
همسرش حوّاء و كلاغي كه براي راهنمائي دفن
هابيل آمد و گوسفندي كه براي قرباني به
جاي حضرت اسماعيل (عليه السلام) آمد و
شتري كه خداوند براي پيامبرش، حضرت صالح
فرستاد و عصاي حضرت موسي (عليه السلام) و
هفتمين موجود آن پرنده اي بود كه توسّط
حضرت عيسي(عليه السلام) آفريده شد.
بحارالأنوار، ج 10، ص 137، ح 4
|
22- مَنْ قَرَءَ آيَةً مِنْ
كِتابِ الله عَزَّ وَ جَلَّ في صَلاتِهِ قائِماً، يُكْتَبُ لَهُ بِكُلِّ
حَرْف مِأةُ
حَسَنَة
هركس
آيه اي از قرآن را در نمازش تلاوت نمايد، خداوند متعال در مقابل هر حرفي از
آن
يكصد حسنه در نامه اعمالش ثبت مينمايد.
الكافي، ج 2، ص 611
|
23- لِكُلِّ داء دَواءٌ، وَ دَواءُ
الذُّنُوبِ الإسْتِغْفارِ
براي هر غم و
دردي درمان و دوائي است و جبران و درمان گناه، طلب مغفرت و آمرزش از
درگاه خداوند
ميباشد.
الكافي، ج 2، ص 439، ح 8
|
24- لا يَأمَنُ يوم الْقِيامَةِ إلاّ
مَنْ قَدْ خافَ اللهَ في الدُّنْيا
كسي در روز
قيامت از شدائد و أحوال آن در أمان نمي باشد، مگر آن كه در دنيا از خداوند
متعال ترس داشته باشد.
بحار الأنوار، ج 44، ص 192، ح 5
|
25- إنَّ اللهَ خَلَقَ الدُّنْيا
لِلْبَلاءِ، وَ خَلَقَ أهْلَها لِلْفَناءِ
به درستي كه
خداوند متعال دنيا را براي آزمايش افراد آفريده است. و همچنين موجودات دنيا
را جهت فناء آفريده است.
نهج الشّهادة، ص 196
|
26- مُجالَسَةُ أهْلِ الدِّناءَةِ
شَرٌّ، وَ مُجالَسَةُ أهْلِ الْفِسْقِ ريبَةٌ
همنشيني با
اشخاص پست و رذل سبب شرّ و بد بختي خواهد گشت; و همنشيني و
مجالست با
معصيت كاران موجب شكّ و بدبيني خواهد شد.
بحارالأنوار، ج 78، ص 122، ح 5
|
27- يَا ابْنَ آدَم! اُذْكُرْ
مَصْرَعَكَ وَ مَضْجَعَكَ بَيْنَ يَدَي اللهِ، تَشْهَدُ جَوارِحُكَ عَلَيْكَ
يَوْمَ
تَزِلُّ فيهِ الْأقْدام
اي فرزند آدم،
بياد آور لحظات مرگ و خواب گاه خود را در قبر، همچنين بياد آور كه در پيشگاه
خداوند قرار خواهي گرفت و اعضاء و جوارحت بر عليه تو شهادت خواهند داد، در آن روزي
كه
قدم ها لرزان و لغزان ميباشد.
نهج الشّهادة، ص 59
|
28- وَ اعْلَمُوا إنَّ حَوائِجَ
النّاسِ إلَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ الله عَلَيْكُمْ، فَلا تَميلُوا النِّعَمَ
فَتَحَوَّلَ
نَقِماً
توجّه داشته
باشيد كه احتياج و مراجعه مردم به شما از نعمت هاي الهي است، پس
نسبت به
نعمت ها روي، برنگردانيد; وگرنه به نقمت و بلا گرفتار خواهيد شد.
نهج الشّهادة، ص 38
|
29- أيُّما إثْنَيْنِ جَري بَيْنَهُما
كَلامٌ، فَطَلِبَ أَحَدُهُما رِضَي الاْخَرِ، كانَ سابِقَهُ إلي الْجَنّةِ
چنانچه دو نفر
با يكديگر نزاع و اختلاف نمايند و يكي از آن دو نفر، در صلح و آشتي پيشقدم
شود،
همان شخص سبقت گيرنده، جلوتر از ديگري به بهشت وارد ميشود.
محجّة البيضاء، ج 4، ص 228
|
30- لَوْ شَتَمَني رَجُلٌ في هذِهِ
الاُْذُنِ، وَ أَوْمي إلي الْيُمْني، وَ اعْتَذَرَ لي في الاُْخْري
لَقَبِلْتُ
ذلِكَ مِنْهُ، وَ ذلِكَ أَنَّ أَميرَ الْمُؤْمِنينَ - عليه السلام - حَدَّثَني
أَنَّهُ سَمِعَ جَدّي
رَسُولَ اللهِ (صلي الله عليه وآله)يَقُولُ: لا يَرِدُ
الْحَوْضَ مَنْ لَمْ يَقْبَلِ الْعُذرَ مِنْ مُحِقٍّ
أَوْ مُبْطِل
چنانچه با گوش
خود بشنوم كه شخصي مرا دشنام ميدهد و سپس معذرت خواهي او را
بفهمم، از
او ميپذيرم و گذشت مينمايم، چون كه پدرم اميرالمؤمنين علي(عليه
السلام)
از جدّم رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) روايت نمود: كسي كه
پوزش و عذرخواهي
ديگران را نپذيرد، بر حوض كوثر وارد نخواهد شد.
إحقاق الحقّ، ج 11، ص 431
|
31- مَنْ
أعْظَمُ النّاسِ قَدْراً؟ قالَ: مَنْ لَمْ يُبالِ الدُّنْيا في يَدَيْ مَنْ
كانَتْ
با
شخصيّت ترين افراد چه كسي است؟ حضرت در جواب فرمود: آن كسي است كه اهميّت
ندهد كه دنيا در دست چه كسي ميباشد.
تنبيه الخواطر، ص 348
|
32- مَنْ عَبَدَاللهَ حَقَّ
عِبادَتِهِ، آتاهُ اللهُ فَوْقَ أمانيهِ وَ كِفايَتِهِ
هركس خداوند
متعال را با صداقت و خلوص، عبادت و پرستش نمايد، خداي متعال او را به
بهترين
آرزوهايش ميرساند و امور زندگيش را تأمين مينمايد.
بحارالأنوار، ج 68، ص 183، ح 44
|
33- احْذَرُوا كَثْرَةَ الْحَلْفِ،
فِإنَّهُ يَحْلِفُ الرَّجُلُ لِعَلَل أرَبَعَ: إمّا لِمَهانَة يَجِدُها في
نَفْسِهِ،
تَحُثُّهُ عَلي الضَّراعَةِ إلي تَصْديقِ النّاسِ إيّاهُ. وَ إمّا لِعَي
في الْمَنْطِقِ، فَيَتَّخِذُ الاْيْمانَ
حَشْواً وَصِلَةً لِكَلامِهِ. وَ إمّا
لِتُهْمَة عَرَفَها مِنَ النّاسِ لَهُ، فَيَري أَنَّهُمْ لايَقْبَلُونَ قَوْلَهُ
إلاّ
بِالْيَمينِ. وَ إمّا لاِرْسالِهِ لِسانَهُ مِنْ غَيْرِ تَثْبيت.
خود را از قسم و
سوگند برهانيد كه همانا انسان به جهت يكي از چهار علّت سوگند ياد
ميكند: در
خود احساس سستي و كمبود دارد، به طوري كه مردم به او بي اعتماد
شده اند، پس براي جلب توجّه مردم كه او را تصديق و تأييد كنند، سوگند ميخورد. و يا آن
كه گفتارش معيوب و به دور از حقيقت است، و ميخواهد با سوگند، سخن خود را
تقويت
و جبران كند. و يا در بين مردم متّهم است ـ به دروغ و بي اعتمادي ـ پس
ميخواهد با
سوگند و قسم خوردن جبران ضعف نمايد. و يا آن كه سخنان و گفتارش
متزلزل است ـ هر
زمان به نوعي سخن ميگويد ـ و زبانش به سوگند عادت كرده است.
تنبيه الخواطر، ص 429
|
34- اِذا سَمِعتَ اَحَداً يَتَناوَلُ اَعراضَ النّاسِ فَاجتَهِد اَن لا يَعرِفَكَ
هرگاه شنیدی شخصی آبروی مردم را میریزد بکوش تا تو را نشناسد.
بحارالانوار، ج 74، ص198
|