:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

پنج شنبه 27 مهر 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : مردم دشمن آنند كه نمي دانند .
 
 




زندگي‌نامه معصومين‌ (عليهم‌السلام)/ حضرت علي (عليه‌السلام)/ قسمت بيست‌وپنجم


وصيت اميرالمؤمنين علي (عليه‌السلام) به حسنين (عليهما‌السلام) هنگامى كه ابن ملجم (لعنة الله عليه) ايشان را ضربت زد

اءُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللهِ، وَ اءَلا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا، وَ لاَ تَأْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا، وَ قُولاَ بِالْحَقِّ، وَ اعْمَلاَ لِلْاءَجْرِ، وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْما، وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا.

شما را به ترس از خدا وصيت مى‌كنم و وصيت مى‌كنم كه در طلب دنيا مباشيد، هر چند، دنيا شما را طلب كند، بر هر چه دنيايى است و آن را به دست نمى‌آوريد يا از دست مى‌دهيد، اندوه مخوريد. سخن حق بگوييد و براى پاداش آخرت كار كنيد. ظالم را دشمن و مظلوم را ياور باشيد.

اءُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ اءَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللهِ، وَ نَظْمِ اءَمْرِكُمْ، وَ صَلاَحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ، فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا (صَلى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَقُولُ: صَلاَحُ ذَاتِ الْبَيْنِ اءَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ.
شما دو تن و همه فرزندان و خاندانم را و هركس را كه اين نوشته به او مى‌رسد، به ترس از خدا و انتظام كارها و آشتى با يكديگر سفارش مى‌كنم‌. كه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله‌) شنيدم كه مى‌گفتند: آشتى با يكديگر برتر است از يك سال نماز و روزه .

اللهَ اللهَ فِي الْاءَيْتَامِ، فَلاَ تُغِبُّوا اءَفْوَاهَهُمْ، وَ لاَ يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ.
خدا را، خدا را، درباره‌ي يتيمان‌. مباد، آنها را روزى سير نگه داريد و ديگر روز گرسنه و مباد كه در نزد شما تباه شوند.

وَ اللهَ اللهَ فِي جِيرَانِكُمْ، فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ، مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا اءَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ.
خدا را، خدا را، درباره‌ي همسايگان‌، همسايگان‌ سفارش شده‌ي پيامبرتان (صلى الله عليه و آله) هستند .رسول الله (صلى الله عليه و آله‌) همواره درباره‌ي آنان سفارش مى‌كردند، به گونه‌اى كه گمان برديم كه برايشان ميراث معين خواهد كرد.

وَ اللهَ اللهَ فِي الْقُرْآنِ لاَ يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ.
خدا را، خدا را، درباره‌ي قرآن‌، مباد كه ديگران در عمل كردن به آن بر شما پيشى گيرند.

وَ اللهَ اللهَ فِي الصَّلاَةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ.
خدا را، خدا را، درباره‌ي نماز، كه نماز ستون دين شماست.

وَ اللهَ اللهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ، لاَ تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ، فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا.
خدا را، خدا را، درباره‌ي خانه‌ي پروردگارتان. مباد تا هستيد آن را خالى بگذاريد كه اگر زيارت خانه خدا ترك شود، شما را در عذاب مهلت ندهند.

وَ اللهَ اللهَ فِي الْجِهَادِ بِاءَمْوَالِكُمْ وَ اءَنْفُسِكُمْ وَ اءَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللهِ، وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ، وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ.
خدا را، خدا را، درباره‌ي جهاد به مال و جان و زبان خود در راه خدا، بر شما باد پيوند با يكديگر و بخشش به يكديگر و زنهار از پشت كردن به يكديگر و بريدن از يكديگر.

لاَ تَتْرُكُوا الْاءَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلاَ يُسْتَجَابُ لَكُمْ.
امر به معروف و نهى از منكر را فرو مگذاريد، كه بدترين كسانتان بر شما سرورى يابند و از آن پس، هر چه دعا كنيد به اجابت نرسد.

ثُمَّ قَالَ: يَا بَنِي عَبْدِالْمُطَّلِبِ لاَ اءُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضا تَقُولُونَ: قُتِلَ اءَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ، قُتِلَ اءَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ اءَلاَ لاَ يَقْتُلُنَّ بِي إِلا قَاتِلِي.
سپس فرمودند: اى فرزندان عبدالمطلب، نبينم كه در خون مسلمانان فرو رفته باشيد و بانگ برآوريد كه، اميرالمؤمنين كشته شد. بدانيد كه نبايد به قصاص خون من جز قاتلم كشته شود.
 

انْظُرُوا إِذَا اءَنَا مُتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لاَ يُمَثَّلُ بِالرَّجُلِ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ (صَلى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَقُولُ: إِيَّاكُمْ وَالْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ.
بنگريد اگر من از اين ضربت كه او زده است كشته شوم شما نيز يك ضربت بر او زنيد. اعضايش را مبريد، كه من از رسول الله (صلى الله عليه و آله) شنيدم كه فرمودند: بپرهيزيد از مثله كردن حتى اگر سگ گزنده باشد.1

شب بيست و يكم  رمضان سال چهلم هجري

در شب بيست و يكم، دو شب پس از ضربتي كه به فرق مبارك حضرت خورد، اثر زهر بر بدن مباركشان بسيار ظاهر شده بود. در آن شب چيزي تناول نفرمودند و لب‌هاى مباركشان ‍ به ذكر خدا حركت مى‌كرد و مانند مرواريد عرق از جبين نازنينشان مى‌ريخت و بـه دست مبارك خـود پـاك مى‌كردند و مى‌فرمودند: شنيدم از رسـول خدا (صلى الله عليه و آله) كه چون وفات مؤمن نزديك مى‌شود جـبـيـن او عرق مى‌كند، مـانند مـرواريد تر و ناله‌ي او ساكت مى‌شود. پس اهل‌بيت خود را طلبيدند و فرمودند كـه خدا خليفه‌ي من است بر شما، شما را به خدا مى‌سپارم‌؛ پس همه به گريه افـتادند، حضرت امام حسن (عليه‌السلام) گفتند‌: اى پدر! چنين سخن مى‌گوئى كه گويا از خود نااميد شده‌اى‌؟ امام علي (عليه‌السلام) فرمودند: اى فرزند گرامى! يك شب پيش از آنكه اين واقعه بشود جدّت رسول خدا (صلى الله عليه و آله) را در خواب ديدم از آزارهاى اين امّت با ايشان شـكايت كردم، فرمودند: نفرين كن بر ايشان، پس گفتم‌: خداوندا! بـه جاي مـن بـدان را بر ايشان مسلط كن و به جاي ايشان بهتر از ايشان براي من روزى گردان، پس حـضـرت رسول (صلى الله عليه و آله) فرمودند كه خدا دعاى تو را مستجاب كرد. بعد از سه شب تو را به نزد من خواهند آورد؛ اكنون سه شب گذشته است‌، اى حسن! تو را وصيت مى‌كنم به برادرت حسين و فرمودند كه شماها از من هستيد و من از شمايم؛ آنگاه رو كردند به فـرزنـدان ديـگـر كـه غـير از فاطمه (عليهاالسلام) بودند و ايشان را وصيت فرمودند كه مخالفت حسن و حسين نكنيد، پس گفت حق تعالى شما را صبر نيكو كرامت فرمايد امشب از ميان شما مى‌روم و بـه حـبيب خود محمد مصطفى (صلى الله عليه و آله) ملحق مى‌شوم چنانچه مرا وعده داده است.

چون حضرت اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) وصيت‌هاى خود را به امام حسن (عليه‌السلام) نمودند پس فرمودند: اى حسن‌! چون من از دنيا بروم مرا غسل ده، كفن كن و به بقيه‌ي حنوط جدّت رسول خدا (صلى الله عليه و آله) كه از كافور بهشت است و جبرئيل آن را براي ايشان آورده بـود حنوط كن و چون مرا بر روى سرير گذاريد پيش روى سرير را حمل نكنيد، بلكه دنبال او را بگيريد و به هر سو كه سريرم مى‌رود متابعت كنيد و به هر جا كه بايستد بدانيد قبر من آنجا است، پس جنازه‌ي مرا بر زمين گذاريد و تو اى حسن، بـر من نماز كن و هفت تكبير بگوى و بدان كه هفت تكبير جز بر من حلال نباشد، الاّ بر فرزند برادرت حسين كه او قـائم آل محمد و مهدى اين امّت است و ناراحتى‌هاى خلق را او درست خواهد كرد؛

چون از نماز بر من فارغ شدى جنازه را از موضع خود بردار و خاك آنجا را حفر كن، قبر كنده و لحدى ساخته و تخته چوبى منقّر خواهى يافت كه پدرم حضرت نوح براى من ساخته، پس مرا بر روى آن تخته بگذار و هفت خشت ساخته بزرگ آنجا خواهى يافت آنها را بر روى من بچين، پس اندكى صبر كن آنگاه يك خشت را بردار و به قبر نظر كن، خواهى يافت كه من در قبر نيستم؛ زيرا كه به جدّ تو رسول خدا (صلى الله عليه و آله) ملحق خواهم شد؛ چون اگر پيغمبرى را در مشرق به خاك سپرند و وصى او را در مغرب مدفون سازند البته حق تعالى روح و جسد پيغمبر را با روح و جسد وصّى او جمع نمايد و پس از زمانى از هم جدا شوند و به قبرهاى خويش برمى‌گردند، پس آنگاه قبر مرا با خاك انباشته كن و آن موضع را از مردم پنهان كن و چون روز روشن شود، نعشى بر ناقه حمل كن و بده به كسى كه به جانب مدينه كشد تا مردمان ندانند كه من در كجا مدفونم.2
و از حضرت امام جعفر صادق (عليه‌السلام) مروى است كه اميرالمؤ‌منين (عليه‌السلام) به امام حسن (عليه‌السلام) فرمودند: براى من چهار قبر در چهار موضع حفر كن‌: يكى در مسجد كوفه‌، دوم در ميان رَحْبَه، سوم در نجف، چهارم در خانه جُعدَة بـن هُبَيره تا كسي قبر مرا نشناسد.3

پس حضرت اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) با فرزندان خود فرمودند: زود باشد كه فتنه‌ها از هر جانب رو به شما آورد و منافقان اين امت كينه‌هاى ديرينه خود را از شما طلب نمايند و انـتـقـام از شما بكشند، پس بر شما باد به صبر كه عاقبت صبر، نيكو است؛ پس رو به جـانب حَسَنَيْن (عليهماالسلام) نمودند و فرمودند كه بعد از من به خصوص بر شما فتنه‌هاى بسيار واقع خواهد شد از جهت‌هاى مختلفه‌، پس صبر كنيد تا خدا حكم كند ميان شما و دشمنان شما و او بهترين حكم‌كنندگان است. پس به امام حسين (عليه‌السلام) رو كردند و فرمودند: اى اباعبدالله‌! تو را اين امّت شهيد مى‌كنند پس بر تو باد به تقوى و صبر در بلاد پس لختى بى‌هوش شدند، چون به هوش آمدند، فرمودند: اينك رسول خدا (صلى الله عليه و آله) و عمويم حمزه و برادرم جعفر نزديك من آمدند و گفتند زود بشتاب كه ما مشتاق و منتظر تو هستيم! پس ديده‌هاى مبارك خود را گردانيدند و به اهل‌بيت خود نظر كردند و فرمودند كه همه را به خدا مى‌سپارم، خدا همه را به راه حقّ و راست دارد و از شرّ دشمنان حفظ نمايد، خدا خليفه‌ي من است بـر شما و خدا بـس است براى خلافت و نـصرت‌، آنگاه فرمودند: بر شما باد سلام اى فرشتگان خدا!
سپس فرمودند: (لِمـِثـْلِ هذا فَلْيَعْمـَلِ الْع امِلُونَ)) 4اِنَّ اللهَ مَعَ الَّذينَ اتَّقَوْا وَ الَّذينَهُمْ مُحْسِنُونَ)5 از براى مثل اين مقام و منزلت بايد عمل كنند عمل‌كنندگان، به درستى كه خداوند با پرهيزكاران و نيكوكاران است.
پس جبين مباركشان در عرق نشست و چشم‌هاى مباركشان را بر هم گذاشتند و دست و پاى را به جانب قبله كشيدند و گفتند: اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللهُ وَحَدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اين بگفتند و به شهادت رسيدند.

صلوات الله عليه و لعنة الله على قـاتـِلِه.6

شهادت اميرالمؤمنين علي (عليه‌السلام)

شهادت ايشان در شـب جـمـعـه، بـيـسـت و يـكـم شهر رمضان سال چهلم از هجرت در حالي كه حضرت در سن 63 سالگى بودند به وقوع پيوست.
پـس در آن حال صداى شيون و گريه از خانه‌ي آن حضرت بلند شد پـس اهل كوفه دانستند كه مصيبت آن حضرت واقع شده از تمامى شهر كوفه صداى شيون و گريه بلند شد، مانند روزى كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) به شهادت رسيدند و نـيـز در آن شـب آفاق آسمان متغيّر گشت و زمين بلرزيد و صداى تسبيح و تـقـديس فرشتگان از هوا شنيده مى‌شد و قبائل جنّ نوحه مى‌كردند و مى‌گريستند و مرثيه مى‌خواندند، پس مشغول غسل آن حضرت شدند.

مـحمد بن الحنفيه روايت كرده كه چون برادرانم مشغول غسل شدند امام حسين (عليه‌السلام) آب مى‌ريختند و امام حسن (عليه‌السلام) غـسـل مى‌دادند و احتياج نداشتند به كسى كه جسد آن حضرت را بگرداند و بدن مبارك هنگام غسل خود از اين سوى به آن سوى مى‌شد و بوئى خوش‌تر از مُشك و عَنْبَر از جسد مطهرش شنيده مى‌شد. چون از كار غسل فارغ شدند، امام حَسَن (عليه‌السلام) صدا زد كه اى خواهر‌‌! بياور حنوط جدّم رسول خدا (صلى الله عليه و آله) را، پس زينب (عليهاالسلام) مبادرت كرد و سهم حنوط اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) را كه بعد از پيغمبر (صلى الله عليه و آله) و فاطمه (عليهاالسلام) به جاى مانده بود و از همان كافورى بود كه جبرئيل از بهشت آورده بود حاضر ساخت چون آن حنوط را سر بگشودند شهر كوفه را از بوى خوش معطّر ساخت، پس آن حضرت را در پنج جامه كفن كردند و در تابوت نهادند و به حكم وصيت اميرالمؤ‌منين (عليه‌السلام) دنبال سرير را حسنين (عليهماالسلام) برداشتند و جلوي آن را جبرئيل و ميكائيل حمل مي‌كردند و به جانب نجف كه ظَهْر كوفه است شتافتند و بعضى از مردم خواستند كه به مشايعت بيرون شوند. امام حسن (عليه‌السلام) ايشان را به مراجعت فرمان كرد. و حضـرت امام حسين (عليه‌السلام) مى‌گريستند و مى‌گفت‌ند: لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلىّ الْعَظيمِ، اى پدر بزرگوار پشت ما را شكستى گريه را از جهت تو آموخته‌ام.

محمد بن حنفية مي‌گويد: به خدا سوگند كه من مى‌ديدم كه جنازه‌ي آن حضرت بر هر ديوار و عمارت و درختى كه مى‌گذشت آنها خم مى‌شدند و نزد جنازه‌ي آن حضرت خشوع مى‌كردند.
چون جنازه بـه موضع قبر آن حضرت رسيد، فرود آمد، پس جنازه را بر زمين نهادند و امام حسن (عليه‌السلام) به جماعت بر آن حضرت نماز كردند و هفت تكبير گفتند و بعد از نماز جنازه را برداشتند و آن موضع را حَفْر كردند ناگاه قبر ساخته و لحد پرداخته ظاهر شـد و تخته‌اى در زير قبر فرش كرده بود كه بر آن لوح به خطّ سريانى دو سطر نقش بود كه اين كلمات ترجمه آن است:
بـِسمِ اللهِ الرّحمن الرَحيمِ هذا ما حَفَرَهُ نوحٌ النَّبِىُّ لِعَلِىٍ وَصِىِّ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله) قَبْلَ الطُّوفانِ بِسَبعِ مِاءَة عامٍ.

و بـه روايتى نوشته بود كه اين آن چيزى است كه ذخيره كرده است نوح پيغمبر براى بـنده‌ي شايسته طاهر و مطهر. چون خواستند آن حضرت را داخل قبر نمايند صداى هاتفى شنيدند كه مى‌گفت فرو بريد او را به سوى تربت طاهر و مطهّر كه حبيب به سوى حبيب خود مشتاق گرديده است.7
و نـيـز صـداى منادى شنيده شد كه گفت‌: حق تعالى شما را در مصيبت سيّد شما و حجّت خدا بر خلق خويش صبر نيكو كرامت فرمايد.





پي‌نوشت‌ها:


1- نهج‌البلاغه: نامه‌ي شماره 47
.
2- بحارالانوار: 42 /291.
3- فـرحـة الغـرى: ص 100، حـديـث 51، تـحـقـيـق: ال شبيب الموسوى.
4- صافات/ 61.
5- نحل/ 128.
6- بحارالانوار: 42 /292.
7- جلاء العيون: علامه مجلسى ص 363 - 364.


 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
  برگزاری همایش اساتید، مربیان و معلمین موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیهم السلام و نسیم رحمت رضوی
  برگزاری محفل انس با قرآن کریم در شهر افوس با همکاری مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  به وقت کلاس رباتیک
  مراسم تجلیل از رتبه اول مسابقات بین المللی کشور کرواسی و رتبه اول مسابقات تلویزیونی کشوری اسراء
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد