:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

پنج شنبه 27 مهر 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند : هر كه مشكلي را از مؤمني حل كند ، خداوند مشكلش را حل خواهد نمود .
 
 
 
   
تفسير موضوعي قرآن كريم

برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی

4. ویژگى هاى عالم برزخ

قرآن مجید توضیحات زیادى درباره این ویژگى ها بیان نکرده، تنها مى فرماید: برزخى هست و گروهى در آن در رحمت الهى غرقند و گروهى در عذابند. ولى جزئیات آن چگونه است مشخص نشده، شاید به این دلیل که سیره قرآن بیان اصول کلّى است و جزئیات را به سنّت واگذار مى کند.

آنچه از سنّت در این زمینه استفاده مى شود امور زیر است:

الف- سؤال قبر

از روایات بسیارى استفاده مى شود هنگامى که انسان را در قبر گذاشتند دو فرشته از فرشته هاى الهى به سراغ او مى آیند و از اصول و عقاید او، توحید و  نبوت و ولایت و حتّى طبق بعضى از روایات از چگونگى مصرف کردن عمر در طرق مختلف و طریق کسب اموال و مصرف آنها، از او سؤال مى کنند. چنانچه از مؤمنان راستین باشد به خوبى از عهده جواب برمى آید و مشمول رحمت و عنایات حق مى شود و اگر نباشد، در پاسخ این سؤالات درمى ماند و مشمول عذاب دردناک برزخى مى شود.

از این دو فرشته در بعضى از روایات به عنوان ناکر و نکیر و در بعضى منکر و نکیر یاد شده است.(1)

در حدیثى از امام على بن الحسین(علیه السلام) مى خوانیم در هر جمعه در مسجد پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مردم را با این سخنان موعظه مى کرد و اندرز مى داد به گونه اى که مردم محتواى آن را حفظ کردند و نوشتند، مى فرمود: «أَیُّها الناسُ اتَقُوا الله وَاعْلَمُوا اَنَّکُمْ أِلَیهِ تُرجَعُونَ...» : «مردم! تقواى الهى را پیشه کنید و بدانید به سوى او باز مى گردید...»

سپس در بخش دیگرى از کلمات شریف و تکان دهنده اش به ورود دو فرشته منکر و نکیر، براى سؤال قبر اشاره کرده، مى فرماید: «اَلا وَ اِنَّ اَوَّلَ ما یَسْئَلانکَ، عَنْ رَبِّکَ الَّذى کُنْتَ تَعْبُدُهُ، وَ عَنْ نَبِیِّکَ الَّذى اُرْسِلَ إلَیْکَ، وَ عَنْ دِینِکَ الَّذِى کُنْتَ تُدِینُ بِهِ، وَ عَنْ کِتابِکَ الَّذِى کُنْتَ تَتْلُوهُ، وَ عَنْ إمامِکَ الّذى کُنْتَ تَتَوَلاّهُ، ثُمَّ عَنْ عُمْرِکَ فیما أَفْنَیْتَهُ وَ مالِکَ مِنْ أَیْنَ إکْتَسَبْتَهُ وَ فیما أَتْلَفْتَهُ فَخُذْ حِذْرَکَ، وَ أَنْذِرْ لِنَفْسِکَ، وَ اَعِدَّ لِلجَوابِ قَبْلَ الأمِتحانِ وَ الْمَسْألَةِ وَ ألاْختِبارَ، فَإنْ تَکُ مُؤْمِناً تَقِیّاً عارِفاً بِدِیْنِکَ مُتَّبِعاً لِلْصادِقینَ مُوْالِیاً لأَوْلِیاءِ اللهِ لَقاکَ اللهُ حُجَّتَکَ،   وَ أَنْطَقَ لِسانَکَ بِالصَّوابِ، فَأَحْسَنْتَ الجَوابَ فَبُشِّرْتَ بِالجنَّةِ وَ الرّضِوانِ مِنَ الله وَ الخَیْراتِ الحِسانِ، وَ اسْتَقْبَلْتَکَ المَلائِکَةُ بِالرُّوحِ وَ الرَّیحانِ، وَ إنْ لَمْ تَکُنْ کَذلِکَ تَلَجْلَجَ لِسانُکَ وَ دَحَضَتْ حُجَّتُکَ وَ عَمِیتَ عَنْ الْجَوابِ، وَ بُشِّرْتَ بِالنّارِ وَ اسْتَقَبَلَتْکَ مَلائِکَةُ العَذابِ!...»: «بدان نخستین چیزى که آن دو فرشته از تو سؤال مى کنند: پروردگارت را که مى پرستیدى و از پیامبر که به سوى تو فرستاده شده و از دینى که به آن پایبند بودى، و از کتابى که آن را مى خواندى و از امامى که ولایتش را پذیرفته بودى، سپس از عمرت سؤال مى کنند که در کدام راه بر باد دادى و از اموالت که از کجا آوردى و در کجا مصرف کردى؟ جانب احتیاط را نگه دار و درباره خود بیندیش! و قبل از آزمایش و سؤال و امتحان، پاسخ را آماده کن که اگر با ایمان و متّقى و آگاه به دین و پیرو صادقین و موالى اولیاء الله باشى، خداوند پاسخ لازم را به تو تلقین مى کند و زبانت را به حق مى گشاید و جواب خواهى داد و در این هنگام از سوى خدا بشارت جنّت و رضوان و خیرات فراوان به تو داده مى شود و فرشتگان الهى با روح و ریحان از تو استقبال مى کنند و اگر چنین نباشد زبانت به لکنت مى افتد و دلیلت باطل مى شود و از دادن پاسخ فرو مى مانى و نابینا مى شوى و بشارت به آتش داده مى شوى و فرشتگان عذاب به استقبال تو مى آیند!...»(2)

در اینجا سؤالى مطرح است و آن این که سؤال از روح در قالب مثالى و برزخى مى شود، یا از همین جسم مادّى عنصرى؟ به این ترتیب که روح موقّتا ـ البته نه به طور کامل بلکه به همین مقدار که قادر به پاسخ سؤال باشد ـ به او باز مى گردد و مورد سؤال قرار مى گیرد. آنچه از بعضى روایات استفاده مى شود این است که روح نوعى تعلّق و ارتباط با همین جسم مادّى عنصرى پیدا مى کند به مقدارى که سؤالات را درک کند و بتواند آن را پاسخ گوید.(3)

در حالى که مرحوم علاّمه مجلسى در تحقیقى که پیرامون احادیث این باب دارد در یکى از عباراتش مى گوید: «فَالْمُرادُ بِالْقَبْرِ فى اَکْثَرِ الاَخْبارِ ما یَکُونُ الرُّوحُ فیه فى عالَمِ الْبَرزخِ»: «مراد به قبر در اکثر اخبار، جائى است که روح در آنجا در عالم برزخ قرار دارد.»(4)

این نکته نیز قابل ذکر است که از قرائن موجود در روایات بر مى آید که سؤال و جواب قبر یک سؤال و جواب ساده و معمولى نیست که انسان هر چه مایل باشد در پاسخ آن بگوید، بلکه سؤالاتى است که پاسخ آن از درون جان انسان و از باطن عقائد هرکس مى جوشد و تلقین اموات کمکى به جوشش آن است نه این که بتواند مستقلاً اثر بگذارد، گوئى جوابى است از عمق تکوین و حقیقت باطن.


ب- فشار قبر

این مسأله نیز در احادیث فراوانى آمده است. حتّى استفاده مى شود که فشار قبر براى همه بدون استثناء وجود دارد، منتهى در بعضى شدید است و کیفر اعمال محسوب مى شود و در بعضى ملایم تر و به منزله کفّاره گناهان و جبران  کوتاهى ها است.

در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم هنگام دفن صحابى معروف (سعد بن معاذ) فرمود: «اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ مُؤْمِن اِلاّ وَ لَهُ ضَمَّةٌ!»: «هیچ مؤمنى نیست مگر این که فشارى در قبر دارد!»(5)

در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) از رسول الله(صلى الله علیه وآله) آمده است: «ضَغْطَةُ الْقَبْرِ لِلْمُؤْمِنِ کَفّارَةٌ لِما کانَ مِنْهُ مِنْ تَضییعِ النّعمِ»: «فشار قبر براى مؤمن کفّاره ضایع کردن نعمت ها از ناحیه او است!»(6)

ولى از حدیث دیگرى استفاده مى شود که بعضى از مؤمنان مطلق فشار قبر ندارند و حتّى فشار قبر سعدبن معاذ به خاطر کج خلقى او با خانواده اش بود «اِنَّهُ کانَ فى خُلْقِهِ مَعَ اَهْلِهِ سُوْءٌ».(7)

لذا در اخبار آمده است کسانى که بعضى از اعمال خیر ـ مانند: انجام چند حج یا مداومت بر بعضى از سوره هاى قرآن یا بعضى اذکار ـ داشته باشند از فشار قبر در امانند.(8)

به هر حال به نظر مى رسد که فشار قبر اولین نقطه از کیفرهاى عالم برزخ است. حال آیا فشار بر این جسم مادّى عنصرى وارد مى شود و از آنجا به روح منتقل مى گردد ـ به خاطر رابطه اى که به هر حال میان این جسم و روح وجود دارد ـ یا بر همان بدن مثالى وارد مى شود؟ باز همان دو نظر سابق در اینجا جارى است و از آنجا که ورود در این جزئیات مشکل مهمّى را حل نمى کند، به  اختصار از آن مى گذریم. همین اندازه مى گوییم اصل وجود فشار قبر طبق روایات زیادى مسلّم است(9) حتّى در روایتى آمده است که سؤال کردند: اگر کسى چندین روز به دار آویخته شده باشد، فشار قبر درباره او چگونه است؟ امام(علیه السلام)فرمود: «به هوایى که بر او احاطه دارد دستور داده مى شود که از هر طرف بر او فشار وارد کند!.»(10)


ج- از چه امورى سؤال مى شود؟

از اخبار متعدّدى که در زمینه سؤال قبر وارد شده استفاده مى شود که در قبر از دو گروه سؤال مى شود: گروهى که ایمانى خالص دارند، و گروهى که صاحب کفر خالصند، و امّا افراد مستضعفى که در میان این دو قرار گرفته اند، سؤالشان به روز قیامت موکول مى شود.

در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «لایُسْأَلُ فى الْقَبْرِ إلاّ مَنْ مَحَّضَ الإیمانَ مَحْضاً اَو مَحَّضَ الکُفْرَ مَحْضاً والاخِرونَ یَلْهُونَ عَنْهُمْ»: «در قبر سؤال نمى شود مگر از کسانى که ایمان خالص یا کفر خالص دارند و متعرّض سایر اشخاص نمى شوند.»(11)

همین معنا در حدیث دیگرى از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که یکى از اصحاب از  آن حضرت مى پرسد: «مَنِ الْمَسْئُولُونَ فى قُبُورِهِمْ»: «چه کسانى در قبر از آنها سؤال مى شود؟» امام در پاسخ مى فرماید: «مَنْ مَحَّضَ الإیْمانَ وَ مَنْ مَحَّضَ الْکُفْرَ»: «کسانى که ایمان خالص یا کفر خالص دارند»

راوى سؤال مى کند: «بقیه مردم چه مى شوند؟» فرمود: «(در آنجا) متعرّض آنها نمى شوند.»

راوى مى پرسد: «از چه سؤال مى شوند؟» امّام مى فرماید: «عَنْ الْحُجَةِ القائِمَةِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ»: «از آن حجّتى که در میان شما قائم است.»(12)

بعضى چنین مى پندارند که تنها سؤال از عقائد مى شود نه از اعمال و جمله «مَنْ مَحَّضَ الْکُفْرَ وَ مَنْ مَحَّضَ الأیمانَ» را به صورت جار و مجرور مى خوانند، نه موصول وصله که در این صورت مفهومش این مى شود: تنها از ایمان خالص و کفر خالص سؤال مى شود.

ولى با توجّه به این که دو روایت بالا با صراحت سخن از اشخاص است نه اعمال، روشن مى شود که تفسیر دوم مناسب نیست، به علاوه در روایتى که قبلا از امام على بن الحسین(علیه السلام) خواندیم آمده بود که حتّى از ساعات عمر و اموالى که انسان به دست آورده است در آن موقع سؤال مى شود.


د- رابطه روح با این جهان

در اینجا نیز روایات متعدّدى وجود دارد که نشان مى دهد روح به هنگام انتقال به عالم برزخ به کلّى از دنیا بریده نمى شود، بلکه گهگاه با آن ارتباط برقرار مى کند.

در جلد سوّم اصول کافى یک باب تحت عنوان «اِنَّ الْمَیِّتَ یَزُوْرُ اَهْلَهُ»: «مردگان به دیدار خانواده خود مى آیند» ذکر کرده و پنج روایت در آنجا آورده است که نشان مى دهد افراد با ایمان و حتّى افراد بى ایمان گهگاه به دیدار خانواده خود مى آیند، مؤمنان تنها خوبى ها و خوشى هاى خانواده خود را مى بینند و خوشحال مى شوند و کافران تنها بدى ها و ناخشنودى ها را (و غمگین مى شوند): عَنِ الصّادِقِ علیه السَّلام: «اِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَزُورُ اَهْلَهُ فَیَرَىَ ما یُحِبُّ وَ یُسْتَرُ عَنهُ ما یَکْرَهُ، وَ اِنَّ الْکافِرَ لَیَزُورُ اَهْلَهُ فَیَرى مایَکْرَهُ وَ یُسْتَرُ عَنْهُ ما یُحِبُّ».(13)

دانشمندانى که از طرق علمى و تجربى با ارواح ارتباط مى گیرند، آنها نیز با صراحت مى گویند: ارواح انسان ها بعد از مرگ به کلّى از این عالم بیگانه نمى شوند، بلکه از وضع این جهان کم و بیش آگاهند و هم ارتباط با آنها امکان پذیر است (در اینجا مشاهدات و نقل هاى فراوانى است که ذکر آنها ما را از مقصدمان دور مى سازد).

هـ- بهره گیرى ارواح از اعمال نیک دیگران

این نکته نیز قابل توجّه است که روایات زیادى که در منابع مختلف اسلامى آمده است نشان مى دهد که اعمال خیرى که براى گذشتگان انجام داده مى شود به صورت هدایائى به آنها مى رسد. این مطلب از یک سو دلالت بر وجود عالم برزخ دارد، از سوى دیگر دلیل بر ارتباط آنها با این جهان است.

در حدیثى از امام على بن موسى الرض(علیه السلام) مى خوانیم: «ما مِنْ عَبْد زارَ قَبْرَ  مُؤمِن فَقَرَءَ عَلَیْهِ اِنَّا اَنْزَلْناهُ فىِ لَیْلَةِ الْقَدْرِ سَبْعَ مَرّات اِلاّ غَفَرَ اللهُ لَهُ وَ لِصاحِبِ الْقَبْرِ»: «هیچ مؤمنى نیست که زیارت قبر مؤمنى کند و هفت مرتبه انّا انزلناه را بر او بخواند مگر این که خدا او و صاحب قبر را مى آمرزد.»(14)

از بعضى روایات استفاده مى شود که حضرت مسیح(علیه السلام) از کنار قبرى گذشت و صاحب آن را در عذاب الهى دید، سال دیگر که از آنجا مى گذشت آرامشى بر او مشاهده کرد. هنگامى که از پیشگاه خداوند سؤال کرد خطاب آمد که این آرامش به خاطر کار خیرى است که فرزند صالح او انجام داد، زیرا او جادّه اى را اصلاح و یتیمى را پناه داده است.»(15)

حتّى از روایات متعدّدى استفاده مى شود که اگر انسان سنّت حسنه یا سیّئه اى را در میان مردم بگذارد، آثارش به او مى رسد و همچنین صدقات جاریه (کارهاى نیکى که اثر مستمر دارد) برکاتش به او واصل مى گردد.(16)

در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «سِتُّ خِصال یَنْتَفِعُ بِهَا الْمُؤْمِنُ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ وَلَدٌ صالِحٌ یَسْتَغْفِرُلَهُ وَ مُصْحَفٌ یَقْرَءُ فیه وَ قَلِیبٌ یَحْفِرُهُ، وَ غَرْسٌ یَغْرِسُهُ، وَ صَدَقَةُ ماء یُجْرِیْهِ، وَ سُنَّةٌ حَسَنَةٌ یُؤخَذُ بِها بَعْدَهُ»: «شش چیز است که مؤمن بعد از مرگش از آن بهره مى گیرد، فرزند شایسته اى که استغفار براى او کند و قرآنى که مردم در آن بخوانند و چاه آبى که حفر کرده است و درختى که نشانده و آب جارى که در اختیار مردم بگذارد و سنتّ نیکى که بعد  از وى به آن عمل شود.»(17)



پی نوشتها:

1. اولى در اصول کافى، جلد 2، صفحه 633، حدیث 26 (باب النوادر) و دوّمى در بحارالانوار جلد 6، صفحه 222 و 223 (حدیث 22 و 24) آمده است.
2. بحارالانوار، جلد 6، صفحه 223، حدیث 24 در این زمینه روایات فراوان است که براى اطلاع بیشتر مى توان به همان جلد بحارالانوار، و همچنین تفسیر برهان، جلد 2، از صفحه 312 به بعد (ذیل آیه 27 سوره ابراهیم) و محجة البیضاء، جلد 8، صفحه 309 به بعد مراجعه کرد.
3. تفسیر برهان، جلد 2، صفحه 314، حدیث 9 (ذیل آیه 27 سوره ابراهیم.)
4. بحارالانوار، جلد 6، صفحه 271.
5 بحارالانوار، جلد 6، صفحه 221، حدیث 19 و 16.
6. همان مدرک جلد6، صفحه 221، حدیث 19 و 16.
7. همان مدرک، صفحه 220، حدیث 14.
8. براى توضیح بیشتر به جلد دوّم سفینة البحار، صفحه 397 ماده «قبر» مراجعه فرمایید
9. روایاتى که مى گوید: «اَلْقَبْرُ إمّا رَوَضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ اَوْحُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِیْرانِ» که قبلا به آن اشاره شد، مى تواند دلیلى بر این باشد که فشار قبر بر قالب مثالى و روح است، زیرا مسلّماً قبر مادّى جسمانى تبدیل به باغ یا حفره اى از آتش نمى شود.
10. بحارالانوار، جلد 6، صفحه 266، حدیث 112. امام صادق(علیه السلام) در پاسخ این سؤال که آیا شخصى که به دارآویخته شده عذاب قبر را مى بیند فرمود: «اِنَّ رَبَّ الاَْرْضِ هُورَبُّ الهَواءِ فَیُوحى الله عَزَّوَجَلَّ الى الهَواءِ فَیُضْغِطُهُ ضَغْطَةً أَشَدَّ مِنْ ضَغَظَهِ الْقَبْر.»
11. بحارالانوار، جلد 6، صفحه 260 - کافى، جلد 3، صفحه 235 (باب «المسألة فى القبر» حدیث 1).
12. اصول کافى، جلد سوّم، صفحه 237، حدیث 8.
13. اصول کافى، جلد 3، صفحه 330، حدیث 1.
14. محجّة البیضاء، جلد 8، صفحه 290.
15. بحارالانوار، جلد 6، صفحه 220 (حدیث 15).
16. روایات مربوط به سنّت حسنه وسیّئَة را در جلد 68 بحاراالانوار (چاپ بیروت الوفاء) صفحه 257، باب 73، مطالعه فرمایید.
17. بحارالانوار، جلد 6، صفحه 293 (باب 10، حدیث یک).  

 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
  برگزاری همایش اساتید، مربیان و معلمین موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیهم السلام و نسیم رحمت رضوی
  برگزاری محفل انس با قرآن کریم در شهر افوس با همکاری مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  به وقت کلاس رباتیک
  مراسم تجلیل از رتبه اول مسابقات بین المللی کشور کرواسی و رتبه اول مسابقات تلویزیونی کشوری اسراء
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد